صفحه اصلی
فارسی به انگلیسی
واژه های حرف "ک" - فارسی به انگلیسی
ک
کائنات
کائولین
کائوچو
کاب
کاب از نظر شکل
کاب اسکاوت
کاب در تخته نرد
کاب سان
کاب کردن
کاب کردن (ریاضی)
کاباره
کابسان
کابل
کابل (شهر)
کابل برای استارت دادن به موتور
کابل سنگین
کابلی
کابوتاژ
کابوس
کابوس (مجازی)
کابوس مانند
کابوشک
کابوک
کابوی
کابوی (عامیانه)
کابیل
کابیله
کابین
کابین (هواپیما)
کابین تلفن
کابین فرماندهی فضاناو (فضانوردی)
کابین فضاناو (فضانوردی)
کابین ناوبر
کابین یدک
کابینت
کابینه
کات
کات (شیمی)
کات دار
کات کبود
کات کردن در ورق بازی
کاتاراکت
کاتاراکت (چشم پزشکی)
کاتارسیس
کاتالونی
کاتالوگ
کاتالوگ نویس
بیشتر