جدول کلمات

ل غزیدن پا

ل وله تنفسی

ل که سفید روین اخن

<hr> مترادف لئیم : بخیل، پست، پست فطرت، خسیس، دنی، رذل، فرومایه، گدا، گدامنش، ممسک، نادیده، ناکس، نخور <hr> متضاد لئیم : کریم <hr> برابر پارسی : فرومایه، پست، پستی، پست بودن

مترادف لئیم : بخیل، پست، پست فطرت، خسیس، دنی، رذل، فرومایه، گدا، گدامنش، ممسک، نادیده، ناکس، نخور متضاد لئیم : کریم برابر پارسی : فرومایه، پست، پستی، پست بودن

لئیم

لا ک پشت کارتونی

لائوس

<hr> مترادف لابه : التماس، تضرع، زاری، ضرع، ندبه، تزویر، فریب، مکر، نیرنگ، تملق، چاپلویی، چرب زبانی

مترادف لابه : التماس، تضرع، زاری، ضرع، ندبه، تزویر، فریب، مکر، نیرنگ، تملق، چاپلویی، چرب زبانی

لابه

لات و جاهل

لاتوی

<hr> مترادف لارو : کرم

لارو

لازم و ضروری

لازم و واجب

لازم گردیدن

لاستیک اضافی

لاستیک خودرو

لاستیک ماشین

لاستیک مرتجع

لاستیک یدکی

لاسیتک خودرو

لاشخوار سیاه

<hr> مترادف لاشخور : رخمه، کرکس، لاشه خوار، مرده خوار، مفتخور

مترادف لاشخور : رخمه، کرکس، لاشه خوار، مرده خوار، مفتخور

لاشخور

لاشخور سیاه

لاشه جانور

لاشه حیوان مرده

لاغر و ضعیف شدن

لاغر و نحیف

لاف و گزاف

لاقید یا سهل انگار

لالنه پرندگان

لاله صحرایی

لامه پرنده

لامپ سه الکترودی

لانه تازی

لانه خودمانی

لانه زنبور

لانه مورچه

لانه و خوابگاه مرغ

لانه پرنده

لانه پرنده عرب

لانه پرندگان

لاک ناخن

لاکتوز

لای جامه

لایق و ســزاوار

لایه ا تمسفر

لایه ای در اطراف زمین

لایه ای در جو بین استراتوسفر و تروسفر

لایه ای در هواکره

واژه های حرف "ل" - جدول کلمات