صفحه اصلی
فارسی به عربی
واژه های حرف "د" - فارسی به عربی
داءم الخمر
داءما مزاحم شدن واذیت کردن
داءما وشدیدا چیزی را تکان دادن وبهم زدن
داءمی
دائره العلوم
داتایی
داخل
داخل در جنگ
داخل درجنگ
داخل رونده
داخل شدن
داخل شونده
داخل معده کردن
داخل نشدنی
داخل وریدی
داخل کردن
داخله
داخلی
داد
داد زدن
داد و بیداد
داد و بیداد راه انداختن
داد و بیداد کن
داد و ستد
داد و ستد ارتباط
داد و ستد کالا
داد و ستد کردن
داد وبیداد
داد وبیداد کن (برای چیزهای جزءی)
داد وستد
داد وستد کردن
داد وستدارتباط
داد کشیدن
دادخواست
دادخواه
دادخواهی
دادخواهی کرد علیه
دادخواهی کردن
دادرس
دادرسی
دادزدن
دادستانی کل
دادن
دادن (به)
دادن امتیاز
دادوبیداد
دادوبیداد راه انداختن
دادوستد
بیشتر