صفحه اصلی
فارسی به عربی
واژه های حرف "ذ" - فارسی به عربی
ذاءقه
ذات
ذات الریه
ذاتی
ذبح
ذبح کردن
ذخیره
ذخیره بانکی
ذخیره سازی
ذخیره نفت
ذخیره نفتی
ذخیره وجوه احتیاطی
ذخیره کرد
ذخیره کردن
ذخیره گاه
ذرات
ذرت
ذرت بو داده
ذره
ذره بین
ذره بینی
ذره ذره
ذره ذره اش کرد
ذروه
ذریه
ذغال خالص
ذغال ساختن
ذغال سنگ سخت وسنگی شرح وقایع (اعم از نوشته یا ننوشته)
ذلت
ذلیل نمودن
ذلیل کردن
ذمه
ذهن
ذهنی
ذوالیمینین
ذوب
ذوب شدن
ذوب شده
ذوب کردن
ذوب کردن یخها
ذوحیات
ذوحیاتین
ذوسنطاریا
ذوق
ذکاوت
ذکر
ذکر با تسبیح
ذکر علت کردن
بیشتر