صفحه اصلی
فارسی به عربی
واژه های حرف "ر" - فارسی به عربی
رءالیسم
رءوس مطالب
رءوف
رءیس
رءیس بخش دادگاه
رءیس جمهور
رءیس خانواده
رءیس دانشگاه
رءیس دسته صد نفر
رءیس راهبان
رءیس قبیله
رءیس مجلس شورا
رءیس کارفرما
رءیس کلا نتری
رءیس یا استاد یا عضو دانشکده
رءیسه خانه
رءیسه خانواده
رءیسه صومعه زنان تارک دنیا
رأى اعتماد ندادن
رأى علنى
رأی اعتماد نداد
رأی اعتماد گرفت (ازپارلمان)
رأی اعتماد گرفتن (ازپارلمان)
رأی اعتمادگرفتن (از پارلمان)
رأی داد
رأی دادن
رأی دادگاه
رأی دادگاه عوض شد
رأی گیری کردن
رئیس جمهور
رئیس دفتر
رئیس دولت
رئیس دولت (رئیس جمهور یا نخست وزیر)
رئیس شوراى عالى
رئیس کلیسای کاتولیک
را ابراز کرد
را ابلاغ کرد
را احاطه کرد
را ارائه داد
را اقامه کرد
را انجام داد
را انگولک کرد
را بر خود هموار کرد
را بر هم زد
را بررسى کرد
را بصدا دراوردن
را به اطلاع او رساند
را به اطلاع رساند
بیشتر