صفحه اصلی
فارسی به عربی
واژه های حرف "ه" - فارسی به عربی
هدایت کردن (هواپیماو غیره)
هدایت گر
هدایتی
هدر کردن
هدف
هدف داشتن
هدف زندگی
هدف گیری کردن
هدیه
هدیه دادن
هدیه یادگاری یادبود
هذیان
هذیان گفتن
هذیانی شدن
هر
هر انچه
هر انکس
هر انکه
هر اینه
هر بوته یا میوه خیاری شکل
هر جا
هر جا که
هر جور
هر جور هست
هر دو
هر دو هفته یکبار
هر دوی
هر روزاز حومه بشهر وبالعکس سفرکردن
هر زمان که
هر شب
هر شخص معین
هر عضو ترشح کننده
هر عضو جلو امده چیزی
هر عضو یا چیزی که کمک ونگهدار چیزی باشد
هر قدر
هر قدر هم
هر ماده مورد کاربرد دربسته بندی
هر ماهه
هر نوع الت نوک تیز
هر نوع برامدگی یاتورم شبیه پیاز
هر نوع سوسمار بزرگ
هر نوع شپشه یا افت گیاهی وغیره شبیه شپش
هر نوع لا ک پشت ابی
هر نوع ماهی اسقومری اقیانوسی
هر نوع مجرا یا لوله
هر نوع مشروبات الکلی
هر وسیله ای که با باد بحرکت دراید
هر وقت
بیشتر