صفحه اصلی
فارسی به عربی
واژه های حرف "ی" - فارسی به عربی
یک خوراک
یک خوراک (از غذا)
یک در میانی
یک درمیان
یک درمیانی
یک دست دندان مصنوعی
یک دست لباس
یک دست ورق بازی
یک دسته ورق
یک دستگاه
یک دم
یک دنده
یک دهن غذا
یک دوجین
یک دور بازی
یک دور مسابقه یا بازی
یک راست
یک رشته عملیات جنگی
یک رشته پلکان
یک زنی
یک ساله
یک سوم
یک سویه
یک سی ام
یک سیزدهم
یک شخص
یک ششم
یک شوهری
یک صدم
یک صدم گرم
یک طرفه
یک ظرف غذا
یک عدد
یک قطبی
یک لحظه
یک لقمه غذا
یک محوری
یک مرتبه
یک مشت پر
یک میلیون وات
یک نفری
یک نهم
یک نواخت
یک نواخت کردن
یک نواختی
یک نوع الت موسیقی
یک نوع رقص نشاط اور
یک نوع سگ
بیشتر