dainty, difficult, fastidious, fussy, select
دیرپسند
فارسی به انگلیسی
لغت نامه دهخدا
دیرپسند. [ پ َ س َ ] (نف مرکب ) بدپسند. مشکل پسند. (یادداشت مؤلف ) :
به که سخن دیرپسند آوری
تا سخن از دست بلندآوری .
به که سخن دیرپسند آوری
تا سخن از دست بلندآوری .
نظامی .
کلمات دیگر: