کلمه جو
صفحه اصلی

سرولایت

لغت نامه دهخدا

سرولایت . [ س َرْ وَ ی َ ] (اِخ ) دهستان مرکزی بخش سرولایت که از 67 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده و مجموع جمعیت آن در حدود 29222 تن است . کلیه ٔ قراء این دهستان در اطراف شوسه ٔ قدیمی تهران واقع است . آب مزروعی آبادیها از رودخانه وچشمه تأمین میشود. محصول عمده ٔ آن غلات و انواع میوه جات و بنشن است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).


سرولایت . [ س َرْ وَ ی َ ] (اِخ ) نام یکی از بخشهای شهرستان نیشابور است که در شمال باختری شهرستان واقع و محدود است از طرف خاور به کوه نیشابور، از جنوب به بخش فدیشه و از باختر به دهستان سلطان آباد طبس و بخش صفی آباد از شهرستان سبزوار. محصول عمده ٔ آن غلات ، انواع میوه جات ، ابریشم ، بنشن ، ریواس است . این بخش سر راه شوسه ٔ تهران و مشهد و مسیر راه آهن از این بخش عبور نموده و راه قدیم تهران و مشهد است از سلطان آباد تا دوغائی از باختر این بخش گذشته است . مهم ترین معدن فیروزه در این بخش واقع است و استخراج میشود. بخش سرولایت از چهار دهستان به نام اربقائی ، بارمعدن ، ماروسک و مرکزی تشکیل شده و مجموع جمعیت آن در حدود 50267 تن است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).



کلمات دیگر: