( ~ .) [ ع - فا. ] (ص مر.) جنگجو.
صف آوار
فرهنگ معین
لغت نامه دهخدا
صف آوار. [ ص َ ] (نف مرکب ) جنگی . صف شکن . مبارز :
بدانگه که سالش ده و چار شد
سوار و دلیر و صف آوار شد.
بدانگه که سالش ده و چار شد
سوار و دلیر و صف آوار شد.
(گرشاسب نامه ).
کلمات دیگر: