کلمه جو
صفحه اصلی

قآب

لغت نامه دهخدا

قآب . [ ق َ آ ] (ع مص ) بسیار نوشیدن آب را و پر شدن . گویند قَئِب َ الرجل من الماء قاباً وقآباً؛ بسیار نوشید آب را و پر شد. (منتهی الارب ).



کلمات دیگر: