کارآفرین . [ ف َ ] (اِخ ) خدا. باری تعالی . آفریدگار :
ز ما قرعه ٔ کاری انداختن
ز کارآفرین کارها ساختن .
ز ما قرعه ٔ کاری انداختن
ز کارآفرین کارها ساختن .
نظامی .
نظامی .
کسی که با شناسایی فرصت و بسیج منابع اقدام به راه اندازی یک کسب و کار جدید می نماید.