کلمه جو
صفحه اصلی

گاراژداری

لغت نامه دهخدا

گاراژداری . (حامص مرکب ) عمل گاراژدار. گاراژ داشتن . به کار گاراژ پرداختن . رجوع به گاراژ و گاراژدار شود.



کلمات دیگر: