مسارعة. [ م ُ رَ ع َ ] (ع مص ) مسارعت . شتافتن . (منتهی الارب ) (المصادر زوزنی ) (دهار). سرعت گرفتن . (اقرب الموارد). با کسی شتافتن . (ترجمان القرآن علامه ٔ جرجانی ). شتافتن و با هم شتابی و جلدی نمودن . (آنندراج ). || شتابانیدن . (المصادر زوزنی ) (دهار). و رجوع به مسارعت شود.
مسارعه
لغت نامه دهخدا
کلمات دیگر: