کلمه جو
صفحه اصلی

مؤیدالدوله

لغت نامه دهخدا

مؤیدالدوله . [ م ُ ءَی ْ ی ِ دُدْ دَ ل َ ] (اِخ ) اسامةبن مرشدبن علی مقلدبن نصر شیرازی ، مکنی به ابوالمظفر و معروف به مجدالدین . صاحب تصانیف عدیده در فنون ادب . رجوع به اسامة... شود.


مؤیدالدوله . [ م ُ ءَی ْ ی ِ دُدْ دَ ل َ ] (اِخ ) بویه بن الحسن ، مکنی به ابومنصور. پسر سوم رکن الدوله و جانشین و برادر عضدالدوله ٔ دیلمی . رکن الدوله در سال 365 هَ . ق . حکومت اصفهان را بدو واگذاشت و به او و دو فرزند دیگر (عضدالدوله و فخرالدوله ) وصیت نمود که از فرمان عضدالدوله سرپیچی نکنند. رکن الدوله در سال 366 درگذشت و پس از او آل بویه به سه شعبه تقسیم شدند: 1- دیالمه ٔ فارس (عضدالدوله و جانشینانش ). 2- دیالمه ٔ عراق و... (عزالدوله و جانشینانش ). 3- دیالمه ٔ ری و همدان و اصفهان (مؤیدالدوله و جانشینان او).
عضدالدوله با گرفتن ری و همدان و سایر ولایات از فخرالدوله به بهانه ٔجانبداری او از عزالدوله همه ٔ آن سرزمینها را ضمیمه ٔ اصفهان ساخته به برادر خود مؤیدالدوله واگذاشت و او را خلیفه و نایب خویش معرفی کرد. مؤیدالدوله در سال 371 به امر عضدالدوله قابوس و فخرالدوله را از جرجان به خراسان راند و آن ناحیه و قسمتی از طبرستان را به حوزه ٔ امارت خود ملحق ساخت . مؤیدالدوله از سال 366 تا 372 هَ . ق . که سال فوت عضدالدوله است از جانب او بر تمام عراق عجم و گرگان و طبرستان امارت می کرد و با مرگ برادر در این نواحی به کلی مستقل شد و این ممالک را به تدبیر و کفایت وزیر نامی خود صاحب بن عباد (326-385 هَ . ق .) اداره می کرد و صاحب که دست پرورده ٔ ابن عمید منشی مشهور و وزیر رکن الدوله بود مردی کریم و فضل دوست و مشوق شعرا بود و در ری و اصفهان همیشه گروه کثیری از اهل علم در محضر او بودند و وی با رقیب همعصر خود شمس المعالی قابوس دم برابری می زد. مؤیدالدوله یک سال پس از مرگ عضدالدوله برادرش به سال 373 هَ . ق . درگذشت و فخرالدوله به تدبیر صاحب بن عباد جانشین وی گردید. (از تاریخ مفصل ایران تألیف اقبال آشتیانی به کوشش دبیرسیاقی صص 162-179).



کلمات دیگر: