کلمه جو
صفحه اصلی

میان کوه

فرهنگ فارسی

فضای باز میان دو رشته‌کوه


لغت نامه دهخدا

میان کوه . (اِخ ) نام کوهی است به اصفهان . (یادداشت مؤلف ).


میان کوه . (اِخ ) یکی از دهستانهای دوگانه ٔ بخش مهریز شهرستان یزد و آن محدود است از شمال و باختر به بخش تفت از جنوب به دهستان مهریز و بخش تیر و از خاور به دهستان مهریز. هوای آن خوب و محل ییلاق مردم یزد است . میان کوه از 14 آبادی با 20269 تن جمعیت تشکیل شده است و محصول عمده ٔ آن غلات و حبوبات است . آب آن از چشمه و قنات تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10). از بلوکات یزد و حد شمالی آن : حومه و مهریز.شرقی : مهریز و پشتکوه . جنوبی : پشتکوه . غربی : پیشکوه . مرکز: طرزجان . عده ٔ قراء 14. مساحت آن 16 فرسخ . جمعیت آن 11800 نفر است . (از جغرافیای سیاسی کیهان ).


میان کوه . (اِخ ) دهی از دهستان گرگانرود جنوبی بخش مرکزی شهرستان طوالش ، واقع در 8هزارگزی خاور هشتپر با 1095 تن سکنه . آب آن از گرگانرود و چشمه و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2).


میان کوه . (اِخ ) دهی است از دهستان خالصه ٔ بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان ، واقع در 26هزارگزی شمال باختری کرمانشاه . با 163 تن سکنه . آب آن از رودخانه و راه آن ماشین رو است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5).


میان کوه . (اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش چاپشلو شهرستان دره گز، واقع در جنوب باختری دره گز. هوای آن سردسیر و دیه ها از چشمه و رودخانه مشروب می شوند. محصول عمده ٔ آن غلات و پنبه و میوه و لبنیات است . این دهستان از 13 آبادی با3160 تن جمعیت تشکیل شده است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9). از بلوکات ولایت درگز خراسان و دارای 17 قریه است . (از جغرافیای سیاسی کیهان ).



کلمات دیگر: