ناخن به دندان ماندن . [خ ُ ب ِ دَ دَ] (مص مرکب ) حسرت و افسوس کردن . (شمس اللغات ). || متحیر ماندن . حیران ماندن . تعجب کردن . متعجب شدن . شگفتی :
بدیشان از غنیمت داد چندان
که خلقی ماند از آن ناخن به دندان .
بدیشان از غنیمت داد چندان
که خلقی ماند از آن ناخن به دندان .
نزاری قهستانی (از فرهنگ نظام ).