کلمه جو
صفحه اصلی

هلاکوخان

لغت نامه دهخدا

هلاکوخان . [ هَُ ] (اِخ ) قاجار قوینلو. بزرگترین پسر حسنعلی میرزا شجاع السلطنه و مادرش دختر مرتضی قلی خان عموی ناصرالدین شاه بوده است . وی مدتی در خراسان وکرمان و شیراز حاکم بوده و سپس به نجف رفته و در سال 1271 هَ . ق . درگذشته است . خط خوش داشته و در غالب کمالات مقام بلند یافته است . غزلی دارد بدین مطلع:
تا بو که من خلاص کنم دل ز هجر یار
قم یا غلام یک شط بغداد می بیار.

(از مجمعالفصحاءچ سنگی تهران ج 1 ص 62).




کلمات دیگر: