دهی از دهستان جلگه زوزن بخش خواف شهرستان تربت حیدریه
لاخی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
لاخی. ( ع ص ) صادق. خالف. وافق و صانع ( ضد ). ( معجم متن اللغة ).
لاخی. ( اِخ ) دهی از دهستان مرکزی بخش قاین شهرستان بیرجند. واقع در 24 هزارگزی شمال خاوری قاین و 14 هزارگزی شمال راه اتومبیل رو قاین به رشخوار. جلگه ، گرمسیر، دارای 65 تن سکنه شیعه. فارسی زبان. آب آن از قنات. محصول آن غلات و شلغم ، و تریاک ، شغل اهالی زراعت و مالداری و قالیچه بافی. وراه آنجا مالرو است. ( فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9 ).
لاخی. ( اِخ ) دهی از دهستان جلگه زوزن بخش خواف ، شهرستان تربت حیدریه. واقع در 118 هزارگزی جنوب باختری زوزن و 13 هزارگزی باخترراه شوسه عمومی رود به قاین. دامنه ، گرمسیر، دارای 145 تن سکنه ، شیعی ، آب آن از قنات و راه آن مالرو و محصولش غلات و شلغم و پنبه و شغل اهالی زراعت و گله داری و قالیچه بافی است. ( فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9 ).
لاخی. ( اِخ ) دهی از دهستان مرکزی بخش قاین شهرستان بیرجند. واقع در 24 هزارگزی شمال خاوری قاین و 14 هزارگزی شمال راه اتومبیل رو قاین به رشخوار. جلگه ، گرمسیر، دارای 65 تن سکنه شیعه. فارسی زبان. آب آن از قنات. محصول آن غلات و شلغم ، و تریاک ، شغل اهالی زراعت و مالداری و قالیچه بافی. وراه آنجا مالرو است. ( فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9 ).
لاخی. ( اِخ ) دهی از دهستان جلگه زوزن بخش خواف ، شهرستان تربت حیدریه. واقع در 118 هزارگزی جنوب باختری زوزن و 13 هزارگزی باخترراه شوسه عمومی رود به قاین. دامنه ، گرمسیر، دارای 145 تن سکنه ، شیعی ، آب آن از قنات و راه آن مالرو و محصولش غلات و شلغم و پنبه و شغل اهالی زراعت و گله داری و قالیچه بافی است. ( فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9 ).
لاخی . (اِخ ) دهی از دهستان جلگه زوزن بخش خواف ، شهرستان تربت حیدریه . واقع در 118 هزارگزی جنوب باختری زوزن و 13 هزارگزی باخترراه شوسه عمومی رود به قاین . دامنه ، گرمسیر، دارای 145 تن سکنه ، شیعی ، آب آن از قنات و راه آن مالرو و محصولش غلات و شلغم و پنبه و شغل اهالی زراعت و گله داری و قالیچه بافی است . (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
لاخی . (اِخ ) دهی از دهستان مرکزی بخش قاین شهرستان بیرجند. واقع در 24 هزارگزی شمال خاوری قاین و 14 هزارگزی شمال راه اتومبیل رو قاین به رشخوار. جلگه ، گرمسیر، دارای 65 تن سکنه شیعه . فارسی زبان . آب آن از قنات . محصول آن غلات و شلغم ، و تریاک ، شغل اهالی زراعت و مالداری و قالیچه بافی . وراه آنجا مالرو است . (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
لاخی . (ع ص ) صادق . خالف . وافق و صانع (ضد). (معجم متن اللغة).
گویش مازنی
/laaKhi/ سوراخ
سوراخ
کلمات دیگر: