undoubtedly
لاشک
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
بلاشک بی گمان : .....و در نقض عزایم او مبالغتی بیش از این نمایم لاشک که بتهمتی منسوب شوم ..
نام موضعی در کوه پر کجور
نام موضعی در کوه پر کجور
فرهنگ معین
(شَ کّ ) [ ع . ] (ق مر. ) بی گمان ، بی تردید.
لغت نامه دهخدا
لاشک . [ ش َ ] (اِخ ) نام موضعی در کوهپرِ کجور. (مازندران استرآباد رابینو بخش انگلیسی ص 109). دهی از دهستان کران . بخش مرکزی شهرستان نوشهر، واقع در 6 هزارگزی باختر کجور. کوهستانی ، سردسیر. دارای 400 تن سکنه . زبان گیلکی فارسی . آب از چشمه و رودخانه ٔمحلی . محصول غلات و ارزن ، شغل اهالی زراعت و گله داری . راه مالرو است . عده ای از اهالی در زمستان برای کارگری به حدود قشلاقات کجور میروند و تابستان از قراء هلستان - دهگیری از دهستان کران برای تغییر آب و هوا به این آبادی می آیند. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3).
لاشک . [ ش َ ] (ع ق مرکب ) (از: لا + شک ) بی شک . بلاشک . بی گمان :
هر جایگه که رفتی باز آمدی مظفر
چون با خطر شریکی لاشک مظفّر آیی .
اکنون لاشک مرا پیش او باید رفتن . (اسکندرنامه نسخه ٔ نفیسی ).
تو بیماری در این زندان و بیماریت را لاشک
دوا باشد، طبیبی جوی تا روزی دوایابی .
هر جایگه که رفتی باز آمدی مظفر
چون با خطر شریکی لاشک مظفّر آیی .
فرخی .
اکنون لاشک مرا پیش او باید رفتن . (اسکندرنامه نسخه ٔ نفیسی ).
تو بیماری در این زندان و بیماریت را لاشک
دوا باشد، طبیبی جوی تا روزی دوایابی .
سنائی .
لاشک. [ ش َ ] ( ع ق مرکب ) ( از: لا + شک ) بی شک. بلاشک. بی گمان :
هر جایگه که رفتی باز آمدی مظفر
چون با خطر شریکی لاشک مظفّر آیی.
تو بیماری در این زندان و بیماریت را لاشک
دوا باشد، طبیبی جوی تا روزی دوایابی.
لاشک. [ ش َ ] ( اِخ ) نام موضعی در کوهپرِ کجور. ( مازندران استرآباد رابینو بخش انگلیسی ص 109 ). دهی از دهستان کران. بخش مرکزی شهرستان نوشهر، واقع در 6 هزارگزی باختر کجور. کوهستانی ، سردسیر. دارای 400 تن سکنه. زبان گیلکی فارسی. آب از چشمه و رودخانه ٔمحلی. محصول غلات و ارزن ، شغل اهالی زراعت و گله داری. راه مالرو است. عده ای از اهالی در زمستان برای کارگری به حدود قشلاقات کجور میروند و تابستان از قراء هلستان - دهگیری از دهستان کران برای تغییر آب و هوا به این آبادی می آیند. ( فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3 ).
هر جایگه که رفتی باز آمدی مظفر
چون با خطر شریکی لاشک مظفّر آیی.
فرخی.
اکنون لاشک مرا پیش او باید رفتن. ( اسکندرنامه نسخه نفیسی ).تو بیماری در این زندان و بیماریت را لاشک
دوا باشد، طبیبی جوی تا روزی دوایابی.
سنائی.
لاشک. [ ش َ ] ( اِخ ) نام موضعی در کوهپرِ کجور. ( مازندران استرآباد رابینو بخش انگلیسی ص 109 ). دهی از دهستان کران. بخش مرکزی شهرستان نوشهر، واقع در 6 هزارگزی باختر کجور. کوهستانی ، سردسیر. دارای 400 تن سکنه. زبان گیلکی فارسی. آب از چشمه و رودخانه ٔمحلی. محصول غلات و ارزن ، شغل اهالی زراعت و گله داری. راه مالرو است. عده ای از اهالی در زمستان برای کارگری به حدود قشلاقات کجور میروند و تابستان از قراء هلستان - دهگیری از دهستان کران برای تغییر آب و هوا به این آبادی می آیند. ( فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3 ).
دانشنامه عمومی
مختصات: ۲۶°۵۰′۱۵″ شمالی ۵۷°۱۶′۴۳″ شرقی / ۲۶٫۸۳۷۵۰°شمالی ۵۷٫۲۷۸۶۱°شرقی / 26.83750; 57.27861
لاشک، روستای لاشک یکی از روستاهای بخش زانوس رستاق و از توابع شهر کجور میباشد که طبق شواهد و گفته بزرگان این منطقه، این روستا حدود ۱۰۰ سال پیش در مکانی در اطراف همین منطقه قرار داشت و به علت یورش مارها در آن منطقه، اهالی این روستا به محل کنونی نقل مکان کردند و آن منطقه هم اکنون به کهنه لاشک معروف است که در حدود 6 کیلومتری مکان فعلی این روستا قرار دارد. در20 کیلومتری جاده چالوس به سمت تهران و پنج کیلومتری مرزن آباد، به رودخانه ای میرسیم که منطقه کلارستاق را از پنجک رستاق جدا می کند، بر روی این رودخانه پلی واقع شده که به پل دوآب معروف است؛ پس از گذشتن از این پل و پیمودن 42 کیلومتر به روستای لاشک می رسیم، منطقه کجور به سه دهستان اصلی پنجک رستاق، زانوس رستاق و شهر کجور و توابع تشکیل می شود و مجموعا دارای 69 روستا میباشد که روستای لاشک یکی از 28 آبادی دهستان زانوس رستاق است، طبق روایت ساکنین روستا حدود دویست سال پیش این روستا در مکانی در 5 کیلومتری مکان فعلی آن قرار داشته که اکنون آن مکان به کهنه لاشک معروف است و مردم به دلایل نا معلومی که برخی آن را هجوم گزندگانی چون مار و عقرب میدانند به مکان فعلی کوچ کردند، طبق شنیده ها و روایات کهنسالان. شغل اغلب ساکنین این روستا به واسطه وجود2400 هکتار زمین زراعی، کشاورزی میباشد وعده ای نیز به دامپروری مشغول هستند، اکثر طایفه های این روستا یا از دیار خود به دلیل سرکشی و مخالفت با حکومت وقت محکوم به ترک بلاد شدند و یا از کوچندگان و عشایری بودند که در غالب طرح اسکان عشایر در دوران قاجار به این منطقه منتقل و ساکن شدند، به عنوان مثال طایفه جهاندار از شیراز و طایفه عبدالهی از یوش و الکایی از نور و احمدی از همدان به این منطقه کوچانده شده اند، شایان ذکر است که بعد از گذشت چند نسل و مراوده و ازدواج با مازنی ها، مردم این روستا نیز خلق و خوی مازنی و لهجه مازنی را به زندگی خود وارد نمودند و کم کم مازندرانی شدند.
این روستا در دهستان زانوس رستاق قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۲۱۴ نفر (۸۳خانوار) بوده است.
طبق اسناد رسمی این روستا در۱۰۰ سال پیش در جایی دیگر در اطراف همین منطقه قرار داشت به علت افتادن مار در آن منطقه به محل کنونی انتقال یافت. آن منطقه هم اکنون به کهنه لاشک معروف است.
لاشک، روستای لاشک یکی از روستاهای بخش زانوس رستاق و از توابع شهر کجور میباشد که طبق شواهد و گفته بزرگان این منطقه، این روستا حدود ۱۰۰ سال پیش در مکانی در اطراف همین منطقه قرار داشت و به علت یورش مارها در آن منطقه، اهالی این روستا به محل کنونی نقل مکان کردند و آن منطقه هم اکنون به کهنه لاشک معروف است که در حدود 6 کیلومتری مکان فعلی این روستا قرار دارد. در20 کیلومتری جاده چالوس به سمت تهران و پنج کیلومتری مرزن آباد، به رودخانه ای میرسیم که منطقه کلارستاق را از پنجک رستاق جدا می کند، بر روی این رودخانه پلی واقع شده که به پل دوآب معروف است؛ پس از گذشتن از این پل و پیمودن 42 کیلومتر به روستای لاشک می رسیم، منطقه کجور به سه دهستان اصلی پنجک رستاق، زانوس رستاق و شهر کجور و توابع تشکیل می شود و مجموعا دارای 69 روستا میباشد که روستای لاشک یکی از 28 آبادی دهستان زانوس رستاق است، طبق روایت ساکنین روستا حدود دویست سال پیش این روستا در مکانی در 5 کیلومتری مکان فعلی آن قرار داشته که اکنون آن مکان به کهنه لاشک معروف است و مردم به دلایل نا معلومی که برخی آن را هجوم گزندگانی چون مار و عقرب میدانند به مکان فعلی کوچ کردند، طبق شنیده ها و روایات کهنسالان. شغل اغلب ساکنین این روستا به واسطه وجود2400 هکتار زمین زراعی، کشاورزی میباشد وعده ای نیز به دامپروری مشغول هستند، اکثر طایفه های این روستا یا از دیار خود به دلیل سرکشی و مخالفت با حکومت وقت محکوم به ترک بلاد شدند و یا از کوچندگان و عشایری بودند که در غالب طرح اسکان عشایر در دوران قاجار به این منطقه منتقل و ساکن شدند، به عنوان مثال طایفه جهاندار از شیراز و طایفه عبدالهی از یوش و الکایی از نور و احمدی از همدان به این منطقه کوچانده شده اند، شایان ذکر است که بعد از گذشت چند نسل و مراوده و ازدواج با مازنی ها، مردم این روستا نیز خلق و خوی مازنی و لهجه مازنی را به زندگی خود وارد نمودند و کم کم مازندرانی شدند.
این روستا در دهستان زانوس رستاق قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۲۱۴ نفر (۸۳خانوار) بوده است.
طبق اسناد رسمی این روستا در۱۰۰ سال پیش در جایی دیگر در اطراف همین منطقه قرار داشت به علت افتادن مار در آن منطقه به محل کنونی انتقال یافت. آن منطقه هم اکنون به کهنه لاشک معروف است.
wiki: لاشک
گویش مازنی
/laashak/ قطعه قطعه کردن چوب های کلفت - روستایی از کوه پرات نور ۳از آبادی های کجور نوشهر
۱قطعه قطعه کردن چوب های کلفت ۲روستایی از کوه پرات نور ۳از ...
کلمات دیگر: