کلمه جو
صفحه اصلی

لخه

فرهنگ فارسی

کفش کهنه

لغت نامه دهخدا

لخه. [ ل َ خ َ / خ ِ / ل َخ ْ خ َ / خ ِ ] ( ص ) ( کفش... )، کفش کهنه.

لخة. [ ل َ خ خ َ ] (ع ص ) زن پلید. || زن بدبوی اندام . (منتهی الارب ).


گویش مازنی

/leKhe/ مندرس – کهنه - زن هرزه

۱مندرس – کهنه ۲زن هرزه


پیشنهاد کاربران

فرد یا عملکرد یا وسیله کهنه و قدیمی که با وجود کهنه بودن هنوز به سختی توانایی فعالیت دارد . اگر در مورد انسان استفاده گردد به معنی فردی هست که تکاپو ندارد و هیچ تنوع و پیشرفتی در زندگی اش دیده نمی شود .
برای مثال معلم لخه به معلمی می گویند که سال های دراز در محلی ثابت بدون کوچکترین پیشرفتی در رتبه یا روش های تدریسش مشغول به کار است و لباس های کهنه ای هم به تن دارد .


کلمات دیگر: