کلمه جو
صفحه اصلی

لاکش

فرهنگ معین

(کِ ) (اِ. ) مکانی که یک جانب دیواره دارد و جانب دیگر ندارد، رومی .

لغت نامه دهخدا

لاکش. [ ک ِ ] ( اِ ) در اصطلاح بنایان ، رومی. که یک جانب آن دیواره دارد و جانب دیگر ندارد.

لاکش. [ ک ِ] ( اِ ) ظاهراً «شُسه ٔ» امروزی است که در دو طرف جوئی دارد برای فاضل آب : و اول کسی که بر طبرستان راه لاکش پدید کرد از پریم تا ساری و از ساری تا گرگان اصفهبد شروین بود. ( تاریخ طبرستان. ظاهراً ).

لاکش . [ ک ِ ] (اِ) در اصطلاح بنایان ، رومی . که یک جانب آن دیواره دارد و جانب دیگر ندارد.


لاکش . [ ک ِ] (اِ) ظاهراً «شُسه ٔ» امروزی است که در دو طرف جوئی دارد برای فاضل آب : و اول کسی که بر طبرستان راه لاکش پدید کرد از پریم تا ساری و از ساری تا گرگان اصفهبد شروین بود. (تاریخ طبرستان . ظاهراً).


گویش مازنی

/laakash/ تور بزرگ ماهی گیری

تور بزرگ ماهی گیری


واژه نامه بختیاریکا

( لاکَش ) همیشه کم آور؛ تسلیم شونده


کلمات دیگر: