کلمه جو
صفحه اصلی

چهارنعل تاختن

فرهنگ فارسی

راندن اسب بشتاب تمام از تک افکندن یا تند و تیز رفتن با شتاب تمام رفتن .

لغت نامه دهخدا

چهارنعل تاختن. [ چ َ / چ ِ ن َ ت َ ] ( مص مرکب ) راندن اسب به شتاب تمام. در تگ افکندن. چون باد صرصر راندن مرکب. بس تند دوانیدن. چهارگامه راندن. || تند و تیز رفتن. با شتاب تمام رفتن.

واژه نامه بختیاریکا

چار پا کندِن


کلمات دیگر: