کلمه جو
صفحه اصلی

خوش خط


مترادف خوش خط : خطاط، خوش قلم، خوشنویس

متضاد خوش خط : بدخط

برابر پارسی : خوشنویس

فارسی به انگلیسی

calligraphy, nicely written

nicely written


who writes elegantly, calligrapher


مترادف و متضاد

خطاط، خوش‌قلم، خوشنویس ≠ بدخط


فرهنگ فارسی

(صفت ) ۱ - کسی که خطش نیکو و زیبا باشد آنکه خط را از روی اصول و قواعد و زیبا نویسد مقابل بد خط . ۳ - نوشت. روشن و خوانا مقابل بد خط .

لغت نامه دهخدا

خوش خط. [ خوَش ْ / خُش ْ خ َطط / خ َ ]( ص مرکب ) آنکه نیکو نویسد. آنکه خط خوب دارد. || کنایه از جوان مزلف و خوب روی. ( از ناظم الاطباء ). آنکه بر عارض خطی خوش دارد. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ عمید

۱. ویژگی کسی که خط زیبا و نیکو دارد و خط را خوب می نویسد، خوش نویس.
۲. نوشته شده با خطی واضح و خوانا: تکالیف خوش خط.

واژه نامه بختیاریکا

خط نما

پیشنهاد کاربران

Arshia



کلمات دیگر: