کلمه جو
صفحه اصلی

جونده

فارسی به انگلیسی

chewing, rodent, [adj.] chewing, chewer

chewing


rodent


chewer


مترادف و متضاد

gnawer (اسم)
جونده

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱- آنکه چیزی را می جود. ۲- فردی از راست. جوندگان یک تن از جانوران راست. جوندگان .

لغت نامه دهخدا

جونده. [ ج َ وَ دَ / دِ ] ( نف ) آنکه چیزی را میجود. || فردی از راسته جوندگان. یک تن از جانوران راسته جوندگان. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به جوندگان شود.

فرهنگ عمید

۱. آن که یا آنچه چیزی را می جود.
۲. (اسم ) هریک از جانوران راستۀ جوندگان.

دانشنامه آزاد فارسی

جَوَنده (rodent)
جَوَنده
پستانداری از راستۀ جوندگان۱، با پراکندگی جهانی، تقریباً شامل نیمی از همۀ گونه های پستانداران۲. این جانوران علاوه بر دندان های آسیای معمولی یک جفت دندان پیشین در هر دو آروارۀ بالایی و پایینی دارند که هم زمان با ساییده شدن تدریجی رشد می کنند. غالباً به سه زیررده۳ تقسیم می شوند. سنجاب سانان۴، شامل جوندگان اولیه۵، که سنجاب ها۶ نمایندگان امروز این زیررده اند؛ موش سانان۷، شامل موش های خانگی۸ و موش های صحرایی۹ و خویشاوندان آن ها؛ و خارپشت سانان۱۰، شامل تش ها۱۱ی دنیای قدیم و دنیای جدید و خوکچه های هندی۱۲.
rodentiamammalssubclasssciuromorphaprimitive rodentssquirrelsMyomorphamicerathystricomorphaporcupinesguinea pigs

واژه نامه بختیاریکا

تَسِنا


کلمات دیگر: