کلمه جو
صفحه اصلی

خودگردان

فارسی به انگلیسی

independent, self-regulating, self-governing

independent, self-regulating


مترادف و متضاد

autonomous (صفت)
مستقل، خود مختار، خودگردان، دارای حکومت مستقل، دارای زندگی مستقل، خودکاربطور غیر ارادی

فرهنگ فارسی

در فرد و جامعه، ویژگی فرد یا جامعه‌ای که دارای خودگردانی است


فرهنگستان زبان و ادب

{autonomous} [روان شناسی] در فرد و جامعه، ویژگی فرد یا جامعه ای که دارای خودگردانی است

واژه نامه بختیاریکا

سَر زِ خو


کلمات دیگر: