infinite
بیشمار
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
عديد , فلکي , کثير السکان
مترادف و متضاد
بسیار، بیاندازه، بیحد، بیحساب، بیقیاس، بیمر، بینهایت، جزیل، زیاد، سرسامآور، فراوان، نامحدود، نامعدود ≠ معدود
فرهنگ معین
(شُ) (ص مر.) 1 - بی حساب ، بی اندازه . 2 - بسیار زیاد.
کلمات دیگر: