کلمه جو
صفحه اصلی

تقریبی


مترادف تقریبی : به تقریب، تخمینی، غیردقیق

متضاد تقریبی : دقیق، تحقیقی

برابر پارسی : کم وبیش، کمابیش، کمابیشی

فارسی به انگلیسی

approximate, rough, virtual

approximate


approximate, proximate, rough, virtual


فارسی به عربی

تقریبی

عربی به فارسی

تقريبي , تقريب زدن


مترادف و متضاد

approximate (صفت)
تقریبی

proximate (صفت)
نزدیک، پیوسته، تقریبی، بی فاصله

به‌تقریب، تخمینی، غیردقیق ≠ دقیق، تحقیقی


فرهنگ فارسی

احتمالی و نزدیک به حقیقت و تخمینی

مربوط به تقریب


لغت نامه دهخدا

تقریبی. [ ت َ ] ( ص نسبی ) احتمالی و نزدیک به حقیقت و تخمینی. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی ساره

کمابیش، کم وبیش


فرهنگستان زبان و ادب

{approximate} [ریاضی] مربوط به تقریب

پیشنهاد کاربران

یکسانسا

کم وبیش

نزدیستگی

کناری

کم ولیش


کلمات دیگر: