کلمه جو
صفحه اصلی

سطر


مترادف سطر : خط، رج، ردیف

برابر پارسی : رده، رج، رسته، رَج

فارسی به انگلیسی

line

فارسی به عربی

خط , صف

مترادف و متضاد

row (اسم)
صف، خط، سطر، رده، ریسه، ردیف، قطار، قیل و قال، راسته، رج، ردیف چند خانه

line (اسم)
سیم، بند، خط، دهنه، لجام، طرح، رشته، سطر، ریسمان، رده، جاده، رسن، مسیر، ردیف، مسیر که با خط کشی مشخص میشود

by-line (اسم)
خط فرعی راه اهن، کار یا شغل اضافی و زائد، سطر، خط دوم یا فرعی

خط، رج، ردیف


فرهنگ فارسی

خط، رشته، خطنوشته، رده، صف، چیزی ازقبیل درختان
( اسم ) ۱ - یک خط نوشته یک رده نبشته ۲ - رده صف جمع سطور اسطار .

فرهنگ معین

(سَ ) [ ع . ] (اِ. ) ۱ - یک خط از نوشته ای . ۲ - رده ، صف ، ج . سطور، اسطار.

لغت نامه دهخدا

سطر. [ س َ ] ( ع مص ) نوشتن. ( ترجمان القرآن ) ( آنندراج ) ( غیاث ). نبشتن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || بریدن بشمشیر. یا عام است. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). || افکندن بر زمین. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || ( اِ ) رسته و صنف. ( غیاث ). رسته. ( منتهی الارب ). رسته از هر چیز. ( اقرب الموارد ). || سطر کتاب. ( غیاث ). یک خط نبشته یک رده نبشته. ( فرهنگ فارسی معین ). خط. ( مهذب الاسماء ) ( منتهی الارب ) :
نقابی است هر سطر من زین کتیب
فروهشته بر عارض دلفریب.
سعدی.
هرچند نیست درد دل ما نوشتنی
از اشک خود دو سطر به ایما نوشته ایم.
صائب.
سطرها کی راست آید چون کجی در مسطر است.
( از مجموعه امثال چ هند ).

فرهنگ عمید

۱. یک خط از نوشته ای، خط.
۲. صف چیزی از قبیل درختان یا کلمات، رشته، رده.

دانشنامه عمومی

سطر (سنقر). سطر کلیایی.mw-parser-output table.imbox{margin:4px 10%;border-collapse:collapse;border:3px solid #36c;background:#f8f9fa}.mw-parser-output .imbox .mbox-text .imbox{margin:0 -0.5em;display:block}.mw-parser-output .mbox-inside .imbox{margin:4px}.mw-parser-output table.imbox-notice{border:3px solid #36c}.mw-parser-output table.imbox-speedy{border:3px solid #b32424;background:#fee7e6}.mw-parser-output table.imbox-delete{border:3px solid #b32424}.mw-parser-output table.imbox-content{border:3px solid #f28500}.mw-parser-output table.imbox-style{border:3px solid #fc3}.mw-parser-output table.imbox-move{border:3px solid #9932cc}.mw-parser-output table.imbox-protection{border:3px solid #a2a9b1}.mw-parser-output table.imbox-license{border:3px solid #72777d;background:#eaecf0}.mw-parser-output table.imbox-featured{border:3px solid #ffaa66}
جوب کبودسفلی
جوب کبودعلی
چرخلان
چشمه قط
چهارملان
سیردوله
سیرکوه
تلخستان
باباشیخ علی
قلعه حاج امین
گلویج
چشمه طوران
بَروسان
شورآباد
چشمه قلعه
بابا شیخ علی
داشتیبلاغ و …
شهر سَطَر یکی از شهرهای تازه تأسیس استان کرمانشاه و مرکز بخش کلیایی در شهرستان سنقراست.
جمعیت این شهر بنا بر سرشماری سال ۱۳۹۵ مرکز آمار ایران، برابر ۱٬۰۴۸ نفر است.
شهر سطر در سمت باختر شهر سنقر و بر سر راه سنقر به کامیاران قرار دارد. فاصله این شهر از شهرهای کرمانشاه، همدان وسنندج تقریباً به یک اندازه است. این در حالی است که جاده های دسترسی سطر به کامیاران، دهگلان و سنندج کیفیت مطلوبی ندارند.

سطر (شهر). شهر سَطَر یکی از شهرهای تازه تأسیس استان کرمانشاه در غرب ایران است.
این شهر در شهرستان سنقر قرار دارد. جمعیت این شهر بنا بر سرشماری سال ۱۳۸۵ مرکز آمار ایران، برابر ۱۰٬۲۹۱ نفر است.
شهر سطر در سمت باختر شهر سنقر و کوه میان کوه (۲۴۹۶ متر) واقع شده است.

دانشنامه آزاد فارسی

سَطْر (row)
در ماتریس، ردیف افقی اعداد. ماتریس از چند سطر و ستونتشکیل می شود. ماتریسی مرکب از یک سطر را ماتریس سطریو ماتریسی فقط با یک ستون را ماتریس ستونیمی نامند.

فرهنگ فارسی ساره

رج، رده


دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] سطر مجموعه کلماتی است که روی خط نوشته می شود.
مجموعه کلمات نگاشته شده روی یک خط افقی را سطر می گویند.
کاربرد سطر در فقه
از آن به مناسبت در باب طهارت و تجارت سخن گفته‏اند.
احکام سطر
از آداب نوشتن، فاصله انداختن میان سطرها و نزدیک نکردن آنها به یکدیگر است .
مسّ خط قرآن بدون طهارت حرام است؛ لیکن مس میان سطرها اشکال ندارد، هرچند مکروه است.


[ویکی الکتاب] معنی یَسْطُرُونَ: می نویسند ( سَطْر یا سَطـَر به معنای صفی از کلمات نوشته شده ، و یا از درختان کاشته شده ، و یا از مردمی ایستاده است و وقتی گفته میشود : سطر فلان معنایش این است که فلانی سطر سطر نوشت)
تکرار در قرآن: ۱۷(بار)
نوشتن. خط. صفّ. در صحاح و قاموس گوید: سطر به معنی صف است که از چیزی تشکیل یابد و نیز خط و نوشتن است و اصل آن مصدر می‏باشد. در اقرب هست «سطر الکتاب ستراً:کتب» سطر هم نوشتن و هم به معنی خط و کتابت است. قسم به قلم و آنچه می‏نویسد تو به سبب وحی دیوانه نیستی و ، . اساطیر 9 بار در قِان آمده و در همه به «الاولین» اضافه شده است ، . مراد قائلین از این کلمه نوشته‏های باطل و حکایت دروغ و افسانه‏های بی مغزی است معنی آیه فوق چنین است گفتند اینها نوشته‏های باطل گذشتگان است که نوشته و صبح و عصر بر ونی املا می‏شود. صحاح آن را اباطیل گفته است. جمع سطر، اسطر و اسطار و سطور است. اقرب الموارد اساطیر را جمع الجمع دانسته و گوید: آن جمع اسطار است. و از مبرّد نقل می‏کند که گقته: جمع اسطوره است مثل احدوثه و احادیث. راغب نیز این کلام را از مبرّد نقل می‏کند. بنابر قول مبرّد اساطیر جمع عادی است. مجمع از اخفش نقل می‏کند که اساطیر جمعی است واحد ندارد مثل ابابیل و مذاکیر.

پیشنهاد کاربران

نوشته

قشر

سطریدن = نوشتن

معنی. نوشتن


کلمات دیگر: