کلمه جو
صفحه اصلی

حال آمدن

مترادف و متضاد

۱. چاق شدن، فربه شدن ≠ لاغر شدن
۲. به شدن، بهبود یافتن، سرحال آمدن
۳. هوش آمدن، از حالت اغمابیرون آمدن، نیرو گرفتن، انرژی یافتن، بانشاطشدن ≠ مدهوش شدن، از هوش رفتن


فرهنگ معین

(مَ دَ) (مص ل .) بهبود یافتن ، چاق شدن .



کلمات دیگر: