کلمه جو
صفحه اصلی

تهتر

فرهنگ فارسی

گواهی که دیگری را تکذیب کند جمع تهاتر

لغت نامه دهخدا

تهتر. [ ت َ هََ ت ْ ت ُ ] ( ع مص ) نادانستن. ( منتهی الارب )( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). تهتار. ( اقرب الموارد ).

تهتر. [ ت َ ت َ ] ( ع اِ ) گواهی که دیگری را تکذیب کند. ج ، تهاتر. ( ناظم الاطباء ). رجوع به تهاتر شود.

تهتر. [ ت َ ت َ ] (ع اِ) گواهی که دیگری را تکذیب کند. ج ، تهاتر. (ناظم الاطباء). رجوع به تهاتر شود.


تهتر. [ ت َ هََ ت ْ ت ُ ] (ع مص ) نادانستن . (منتهی الارب )(آنندراج ) (ناظم الاطباء). تهتار. (اقرب الموارد).


دانشنامه عمومی

ته تر، روستایی از توابع بخش سردشت شهرستان دزفول در استان خوزستان ایران است.
این روستا در دهستان دره کاید قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن زیر سه خانوار بوده است.

پیشنهاد کاربران

معادله و تحقیقی که گواهی کذب را باطل کند و حق را محق نماید رجوع به تهاتر شود

هتر=بیماری آلزایمر شدید در اثر پیری

هاتر پرده در نیست ولی مخالف و متضاد ساتر است

هاتر=بی پرده بی حیا

هاتر=بی شرم که مخفف ان همان هات است و این هات هات انگلیسی که بمعنی زیاد تند بسیار است نیست و ای هات بی پردگی و بی شرمی است

هات=زیاد بی شرم و عریان مثل سخن عریان و شعر برهنه و بی پرده مثل شعر ایرج میرزا

اشعار=برهنه شعر سکسی و بی پرده که حتی آلات تناسلی را با همان اسم بی شرمی خود واضح بگوید مثل واژه کیر وکدوی مولا نا مثل یک دوبیت در هجو یاری وحشی بافقی مثل عارفنامه ایرج میرزا مثل یک بیت شعر خود عارف در هجو احمد نظیف هرواژه ای که بی مرده نام همه کس فهم ان الت برده شود همان بیت بهرهنه سروده شده است


کلمات دیگر: