کلمه جو
صفحه اصلی

مغناطیسی

فارسی به انگلیسی

magnetic

عربی به فارسی

اهن ربايي


مترادف و متضاد

magnetic (صفت)
مغناطیسی

magnetized (صفت)
مغناطیسی، مغناطیسی شده

فرهنگ فارسی

منسوب به مغناطیس

لغت نامه دهخدا

مغناطیسی. [ م َ / م ِ ] ( ص نسبی ) منسوب به مغناطیس. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). رجوع به مغناطیس شود.
- خواب مغناطیسی ؛ خواب بند. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). رجوع به خواب بند شود.
- قوه مغناطیسی ؛ در تداول ، قوه جاذبه. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).

پیشنهاد کاربران

آهن ربایی

سوسنگین
( واژه" سوسنگ" به معنای سنگ سویابی ( جهت یابی ) را می توان در برابر lodestone که مترادف با magnet است، به کار برد. لذا واژه "سوسنگین" ( همچون رنگین، سیمین، آهنین و . . . ) را نیز می توان برای magnetic به کار گرفت. همچنین واژه "سوسنگینا" ( همچون ژرفا، پهنا، درازا و . . . ) را نیز برای magnetism استفاده کرد )


کلمات دیگر: