کلمه جو
صفحه اصلی

جان افروز

فرهنگ اسم ها

(تلفظ: jān afruz) (به مجاز) آسایش بخش روان .


اسم: جان افروز (دختر، پسر) (فارسی) (تلفظ: jān afruz) (فارسی: جان‌افروز) (انگلیسی: jan afruz)
معنی: فروزنده جان، تازه کننده جان، روشن کننده جان، ( به مجاز ) آسایش بخش روان، از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از سرداران بهرام چوبین

فرهنگ فارسی

( صفت ) فروزند. جان تازه کنند. جان روشن کنند. جان .

لغت نامه دهخدا

جان افروز. [ اَ ] ( نف مرکب ) جان افروزنده. فروزنده جان. تازه کننده جان. روشن کننده جان. شادکننده :
بهشت جاودان آنروز بینم
که آن رخسار جان افروز بینم.
( ویس و رامین ).
که بگو ای امیر جان افروز
که شب تیره به بود یا روز.
سنایی.
ز آنکه اقبال خویش را دیدم
با رخ دلگشای جان افروز.
انوری.
جان خاقانی فدای روی جان افروز تست
گرچه خصم اوست جانان یار جانان جان تو.
خاقانی.
هنوز آن مهر بر درج رحم داشت
که جان افروز گوهر گشت پیدا.
خاقانی ( دیوان چ سجادی ص 27 ).
تا حسن جانفروز تو بینند عاشقان
بردار یکدم از رخ خود این نقابها.
اسیری ( ازبهار عجم ).
جز لقای روی جان افروز دوست
درد ما را نیست درمان ای طبیب.
اسیری لاهیجی ( از بهار عجم ).
رجوع بجان افروختن شود.

فرهنگ عمید

به نشاط آورنده، تازه کننده، و روشن کنندۀ جان.

پیشنهاد کاربران

جانافروز : /jān afruz/ جانافروز ( به مجاز ) آسایش بخش روان. اسم جانافروز مورد تایید ثبت احوال ایران برای نامگذاری دختر است .


کلمات دیگر: