کلمه جو
صفحه اصلی

فرزام

فرهنگ اسم ها

(تلفظ: farzām) (در قدیم) لایق ، در خور ، شایسته ، سزاوار .


اسم: فرزام (پسر) (فارسی) (تلفظ: farzām) (فارسی: فرزام) (انگلیسی: farzam)
معنی: لایق، درخور، شایسته، سزاوار

فرهنگ فارسی

( صفت ) لایق سزاوار درخور : مکن ای روی نکو زشتی با عاشق خویش کز نکو رویان زشتی نبود فرزاما . ( دقیقی )

فرهنگ معین

(فَ ) (ص . ) شایسته ، سزاوار.

لغت نامه دهخدا

فرزام. [ ف َ ] ( ص )لایق. سزاوار. درخور. ( برهان ). جدیر. ( یادداشت به خطمؤلف ). فرزان. ( حاشیه برهان چ معین ) :
مکن ای روی نکو زشتی با عاشق خویش
کز نکورویان زشتی نبود فرزاما.
دقیقی.
رجوع به فرزان شود.

فرهنگ عمید

سزاوار، شایسته، درخور، لایق: مکن ای روی نکو، زشتی با عاشق خویش / کز نکورویان زشتی نبُوَد فرزاما (دقیقی: ۹۵ ).

پیشنهاد کاربران

مهتاب یعنی اسم ماه در آسمان



کلمات دیگر: