کلمه جو
صفحه اصلی

طریفه


مترادف طریفه : تازه، نو، بدیع، نادر، شگفت، غریب، نغز، نیکو، شیرین کلام، سخن

فرهنگ اسم ها

اسم: طریفه (دختر) (عربی) (تلفظ: tarife) (فارسی: طَریفه) (انگلیسی: tarife)
معنی: نو، تازه

مترادف و متضاد

۱. تازه، نو، بدیع
۲. نادر، شگفت، غریب
۳. نغز، نیکو، شیرین(کلام، سخن)


فرهنگ فارسی

مونث طریف، چیزغریب ونادر، تازه ونو، سخن نیکونغز
مونث طریف ۱ - تازه و نو . ۲ - نادر و غریب . ۳ - سخن نغز نیکو جمع : طرائف ( طرایف ) . ۴ - گیاه که سپید یا انبوه و تمام گوالیده باشد .
آبکی است در اسفل ارمام آبی است مر بنی جذیمه ابن مالک ابن نصر ابن قعین ابن الحارث ابن ثعلبه ابن دودان ابن اسد را در اسفل ارمام .

لغت نامه دهخدا

طریفة. [ طَ ف َ ] (ع ص ) گیاه نصی که سپید یا انبوه و تمام گوالیده کرده باشد. (منتهی الارب ) (آنندراج ). نبات چون سپید شود. (مهذب الاسماء). || طریفه ناک . رجوع به همین کلمه شود.


طریفه . [ طَ ف َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان میربچه ٔ بخش رامهرمز شهرستان اهواز، در 7هزارگزی شمال باختری رامهرمز کنار راه شوسه ٔ رامهرمز به هفتگل با 35 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).


طریفة. [ طَ ف َ ] (اِخ ) نام زنی کاهنه به روزگار جاهلیت که خرابی سد مأرب را پیشگوئی کرده بود. (مجمل التواریخ والقصص ص 150). و رجوع به تاج العروس ج 6 ص 111 شود.


طریفة. [ طُ رَ ف َ ] (اِخ ) آبکی است در اسفل ارمام . (منتهی الارب ). آبی است مر بنی جذیمةبن مالک بن نصربن قعین بن الحارث بن ثعلبةبن دودان بن اسد را در اسفل ارمام . و درمحلی دیگر نیز طریفة آبی است مر بنی شاکربن نضله را که از قبیله ٔ بنی اسد می باشند و هم طریفة قریه و آب ونخلستانی است مر احمال را که به بنوحمل معروفند از طایفه ٔ بنی حنظله و نصر گفته است که طریفة صحرای بی آب و علفی است که پس از دو یا سه روز به پایان ارمام میرسند و در آنجا به آبی گوارا برمیخورند که به بنی جذیمه تعلق دارد و برخی گفته اند آب مزبور بنی خالدبن نضلةبن حجوان بن فقعس راست . (معجم البلدان ج 6 ص 48).


طریفة. [ طُ رَ ف َ ] (اِخ ) ابن حاجز. صحابی است . (منتهی الارب ). و رجوع به الاصابة ج 3 ص 285 شود.


طریفة. [ طُ رَ ف َ ] (اِخ ) نام مردی . (عقدالفرید ج 7 ص 62).


( طریفة ) طریفة. [ طَ ف َ ] ( ع ص ) گیاه نصی که سپید یا انبوه و تمام گوالیده کرده باشد. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). نبات چون سپید شود. ( مهذب الاسماء ). || طریفه ناک. رجوع به همین کلمه شود.

طریفة. [ طَ ف َ ] ( اِخ ) نام زنی کاهنه به روزگار جاهلیت که خرابی سد مأرب را پیشگوئی کرده بود. ( مجمل التواریخ والقصص ص 150 ). و رجوع به تاج العروس ج 6 ص 111 شود.

طریفة. [ طُ رَ ف َ ] ( اِخ ) نام مردی. ( عقدالفرید ج 7 ص 62 ).

طریفة. [ طُ رَ ف َ ] ( اِخ ) ابن حاجز. صحابی است. ( منتهی الارب ). و رجوع به الاصابة ج 3 ص 285 شود.

طریفة. [ طُ رَ ف َ ] ( اِخ ) آبکی است در اسفل ارمام. ( منتهی الارب ). آبی است مر بنی جذیمةبن مالک بن نصربن قعین بن الحارث بن ثعلبةبن دودان بن اسد را در اسفل ارمام. و درمحلی دیگر نیز طریفة آبی است مر بنی شاکربن نضله را که از قبیله بنی اسد می باشند و هم طریفة قریه و آب ونخلستانی است مر احمال را که به بنوحمل معروفند از طایفه بنی حنظله و نصر گفته است که طریفة صحرای بی آب و علفی است که پس از دو یا سه روز به پایان ارمام میرسند و در آنجا به آبی گوارا برمیخورند که به بنی جذیمه تعلق دارد و برخی گفته اند آب مزبور بنی خالدبن نضلةبن حجوان بن فقعس راست. ( معجم البلدان ج 6 ص 48 ).
طریفه. [ طَ ف َ ] ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان میربچه بخش رامهرمز شهرستان اهواز، در 7هزارگزی شمال باختری رامهرمز کنار راه شوسه رامهرمز به هفتگل با 35 تن سکنه. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

دانشنامه عمومی

مختصات: ۳۱°۱۹′۴۸″ شمالی ۴۹°۳۲′۲۷″ شرقی / ۳۱.۳۳۰۰۶° شمالی ۴۹.۵۴۰۸۱° شرقی / 31.33006; 49.54081
طریفه، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان رامهرمز در استان خوزستان ایران است.


کلمات دیگر: