اسم: جندل (پسر) (فارسی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: jandal) (فارسی: جندل) (انگلیسی: jandal)
معنی: از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از بزرگان درگاه فریدون پادشاه پیشدادی
معنی: از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از بزرگان درگاه فریدون پادشاه پیشدادی
جندل . [ ج ُ ن َ دِ ] (ع ص ) جای سنگناک . (منتهی الارب ). زمین سنگلاخ . (مهذب الاسماء).
جندل . [ ج َ دَ / دِ ] (ع اِ) سنگ که برداشتن توانند. (منتهی الارب ). سنگ بزرگ . (غیاث اللغات از شرح نصاب و لطائف ).
- دومةالجندل ؛ موضعی است . (منتهی الارب ).
فردوسی .