کلمه جو
صفحه اصلی

ژون

فرهنگ اسم ها

اسم: ژون (دختر) (فارسی)
معنی: بت، صنم

فرهنگ فارسی

بت، صنم
بت صنم .
نام یکی از نجبای کشور گل . وی بسال ۴۱۱ میلادی بامپراطوری و در سال ۴۱۲ بقتل رسید

فرهنگ معین

(ژُ ) (اِ. ) بت ، صنم .

لغت نامه دهخدا

ژون. ( اِ ) بت. صنم. ( برهان ). زون. رجوع به بت شود.

ژون. ( اِخ ) نام سلسله بیست وسوم سلاطین چین. این سلسله مغول بوده اند و صد و نه سال سلطنت رانده اند.

ژون. [ ژُ وَ ] ( اِخ ) نام یکی از نجبای کشور گل. وی بسال 411 م. به امپراطوری و در سال 412 به قتل رسید.

ژون . (اِ) بت . صنم . (برهان ). زون . رجوع به بت شود.


ژون . (اِخ ) نام سلسله ٔ بیست وسوم سلاطین چین . این سلسله مغول بوده اند و صد و نه سال سلطنت رانده اند.


ژون . [ ژُ وَ ] (اِخ ) نام یکی از نجبای کشور گل . وی بسال 411 م . به امپراطوری و در سال 412 به قتل رسید.


فرهنگ عمید

بت، صنم.


کلمات دیگر: