کلمه جو
صفحه اصلی

پژواک


مترادف پژواک : انعکاس، بازتاب، طنین

فارسی به انگلیسی

echo, repercussion, reverberation, ring

فارسی به عربی

انعکاس , صدی

فرهنگ اسم ها

اسم: پژواک (پسر، دختر) (فارسی) (تلفظ: pežvāk) (فارسی: پِژواک) (انگلیسی: pezhvak)
معنی: انعکاس صوت، ( در فیزیک ) صدایی که حاصل تکرارِ صدا پس از برخورد به مانع و بازتاب آن است، ( اَعلام ) شهرتِ عبدالرّحمان پژواک شاعر، نویسنده و سیاستمدار معاصر افغانی، صدایی که حاصل تکرارا صدا پس از برخورد به مانع وبازتاب آن است

(تلفظ: pežvāk) (در فیزیک) صدایی که حاصل تکرارِ صدا پس از برخورد به مانع و بازتاب آن است.


مترادف و متضاد

reflection (اسم)
تامل، اندیشه، تفکر، باز گشت، پژواک، انعکاس، باز تاب، انعکس

echo (اسم)
طنین صدا، طنین، پژواک، انعکاس صدا، عکس، توف

reflexion (اسم)
اندیشه، تفکر، باز گشت، پژواک، انعکاس، باز تاب

انعکاس، بازتاب، طنین


فرهنگ فارسی

صدا، انعکاس، صوت درکوه یادرزیرگنبد، آوازی که، درکوه بپیچد، تکرارصوت بسبب انعکاس امواج صوتی
( اسم ) انعکاس صوت در کوه صدا. توضیح این کلمه بصورت ( بژوال ) تصحیف شده .

بازگشت صوت پس از برخورد با مانع به‌طوری‌که با صوت ارسالی مخلوط نشود و صدای آن از صدای اول جدا شنیده شود


فرهنگ معین

(پِ ) (اِ. ) بازتاب صدا در کوه ، طنین .

لغت نامه دهخدا

پژواک. [ پ َژْ / پ ِژْ ] ( اِ ) آوازی که در کوه و گرمابه و دره و گنبد و مانند آن پیچد. صدا. آواز منعکس. عکس الصوت.

فرهنگ عمید

۱. صدا، انعکاس صوت در کوه یا زیر گنبد.
۲. آوازی که در کوه بپیچد.
۳. (فیزیک ) صدای حاصل از تکرار صوت به سبب انعکاس امواج صوتی.

دانشنامه عمومی

پژواک (اکو)، بازگشت صدا از دیوار یا سایر اشیاست. صدا با سرعتی مشخّص و ثابت (نزدیک به ۳۴۴ متر بر ثانیه) حرکت می کند؛ بنابراین می توانیم با استفاده از پژواک، فاصلهٔ برخی از اشیا را محاسبه کنیم. دستگاه عمق سنج کشتی، برای محاسبهٔ عمق دریا از پژواک بهره می گیرد.
دائرةالمعارف کودکان و نوجوانان، جلد اوّل
پژواک، خفّاش را قادر می سازد تا در تاریکی پرواز کند. رادار نیز از خاصیّت پژواک (وبا استفاده از امواج رادیویی) در کشف هدف بهره می گیرد.

دانشنامه آزاد فارسی

پژواک (رایانه). پژواک (رایانه)(echo)
عمل برگشت دادن سیگنالدریافتی به فرستندۀ سیگنال. به سیستم عاملهایی نظیر MS-DOS و OS/۲ می توان به گونه ای فرمان داد که در حین دریافت داده ها از صفحه کلید، با نشان دادن آن ها بر روی صفحه نمایش، عمل پژواک کردن داده ها را انجام دهند. مداراتی که در زمینۀ ارتباطات داده ایکار می کنند می توانند متون حاوی داده ها را به ترمینال اولیه برگشت دهند تا نشان دهند که آن ها را دریافت نموده اند.

پژواک (فیزیک). پژواک (فیزیک)(echo)
تکرار موج صوتی یا تکرار سیگنال رادار یا سونار، از راه بازتابش سطحی. با اندازه گیری دقیق زمان لازم برای بازگشت پژواک به فرستنده، و با معین بودن سرعت سیگنال رادار (سرعت نور) یا سیگنال سونار (سرعت صوت در آب) می توان فاصلۀ جسم پژواک دهنده یا مکان پژواک را محاسبه کرد. در وسایل پژواک صوتی برای برآورد عمق آب در زیر کشتی ها یا عمقی که ماهی ها در آن شنا می کنند، از روش مشابهی استفاده می کنند.

فرهنگستان زبان و ادب

{echo} [سینما و تلویزیون، موسیقی] بازگشت صوت پس از برخورد با مانع به طوری که با صوت ارسالی مخلوط نشود و صدای آن از صدای اول جدا شنیده شود

نقل قول ها

در پردازش صوتی و صوت شناسی، پژواک (به انگلیسی: Echo) بازتاب صدایی است که به شنونده با تأخیر پس از صدای مستقیم می رسد.
• «اکو نماد ارتجاع و انفعال است و می توان آن را مرحله ای گذار پیش از یک استحاله داسنت...اکو مفهوم همزاد، سایه و گولم را به ذهن متبادر می کند.» -> ژان شوالیه

واژه نامه بختیاریکا

وا بَنگ

جدول کلمات

نوف, طنین

پیشنهاد کاربران

اکو

پژواک ( پژواگ ) در اصل از ترکیب چهار کلمه ( پی ؛اش؛ وا ؛گو ) درست شده ورویهم به معنی ان است که هر ( گویی ) در ( پی اش ؛ واگویی ) دارد

انعکاس. . بازتاب

پژوک = پژ = پس اواک = پس اواک = پسواک -

بازتاب. . . اکو. . . طنین. . . نوف. . .

پژواک، یک کلمه ی تورکی است. چون در عربی و لهجه هایش حروف گچپژ نیست. . . هر کلمه ایی آخرش آک. آق. آغ. آخ باشد. تورکی است.

واژه تنین فارسی ست، سدا ( صدا ) نیز فارسی ست


کلمات دیگر: