کلمه جو
صفحه اصلی

پرسان

فارسی به انگلیسی

feathery, fluffy, inquisitive, interrogator, pinnate, quizzical, plumy

feathery, fluffy, inquisitive, interrogator, pinnate, quizzical


فرهنگ اسم ها

اسم: پرسان (دختر) (فارسی) (تلفظ: parsān) (فارسی: پرسان) (انگلیسی: parsan)
معنی: نرم، لطیف، [پَر = پوشش خارجی بدن پرندگان، ( به مجاز ) بال پرندگان، حشرات و فرشتگان، سان ( پسوند شباهت ) ]، مثل پَر و بال پرندگان و فرشتگان، ( به مجاز ) زیبارو و لطیف

فرهنگ فارسی

( صفت ) جویا پرسا پرسنده متفحص خبر گیرنده .

فرهنگ معین

( ~. ) (ص فا. ) نک پرسا.

لغت نامه دهخدا

پرسان. [ پ ُ ] ( نف ، ق ) صفت فاعلی بیان حالت. در حال پرسیدن. پرسنده :
هر که باشد زحال ما پرسان
یک بیک را سلام ما برسان.

فرهنگ عمید

پرسنده.
⟨ پرسان‌پرسان: (قید) در حال پرسیدن.


پرسنده.
* پرسان پرسان: (قید ) در حال پرسیدن.

فرهنگستان زبان و ادب

{plumose} [زیست شناسی- علوم گیاهی] ویژگی نوعی کرک پوش پوشیده از زوائد مژه ای ریز و طویل با ظاهری شبیه به پَر

گویش مازنی

از مراتع واقع در شهرستان علی آباد کتول


/per saan/ از مراتع واقع در شهرستان علی آباد کتول

پیشنهاد کاربران

سبکبال؛ راحت ، تند وتیز

اسم من پرسان است به نظرم معنی پرسان ابریشم است.

نرم و لطیف مثل پر، زیبا همچون پری.

نرم و لطیف، پریچهر.


در لغت نامه دهخدا پرسان ب پوشش بدن پرندگان و کنایه ب لطافت و نرمی است


اسم پسره یا دختر

همانند پرسبک بال

پرسان یعنی— نرم ، لطیف
بیشتر به پوشش نرم پرندگان گفته میشه

به لطافت پر

همچون پر

پرسان یعنی مانند پری یا پر

پریشگر

ده زبان کابلی ( افغانی ) یعنی پرسیدن
ازِش پرسان کدم
ازش پرسیدم

به معنی پرنسس کوچولو


کلمات دیگر: