کلمه جو
صفحه اصلی

طرهان

فرهنگ اسم ها

اسم: طرهان (پسر) (فارسی)
معنی: طرحان

فرهنگ فارسی

بخشی است از شهرستان خرم آباد واقع در مغرب شهرستان و آن محدود است از مشرق برود خانه کشکان و بخش چکنی از مغرب به رود صیمره از شمال به بخش دلفان از جنوب به رود صیمره و رود کشکان : جلگه کوهستانی و دامنه گرمسیر و قسمتی معتدل آب از رودخانه های کشکان و صیمره نهر چاه: محصول غلات لبنیات . این بخش از ۳ دهستان و ۱۴۱ آبادی تشکیل شده . ساکنان بخش از طایفه طرهان هستند. ۲ - دهستانی است از بخش طرهان واقع در مغرب بخش و محدود است از مشرق بدهستان کوه دشت از مغرب به رودخانه صیمره از جنوب بدهستان رومشکان : کوهستانی و گرمسیر : آب از رود خانه صیمره و چاه . مرتفعترین قلل جبال در این دهستان کوههای بلوران- سراستان خیاران رودبار گور میباشد و مراتع مرغوب در سینه و دامنه این کوهستان وجود دارد . دهستان مزبور از ۴٠ آبادی تشکیل گردیده جمعیت آن حدود ۸۳٠٠ تن است . ۳ - دهی است از دهستان طرهان در ۳۶ کیلومتری مغرب شوسه فرعی خرم آباد به کوهدشت:کوهستانی و معتدل : ۶٠٠ تن سکنه . آب از رودخانه خسرو آباد : محصول غلات لبنیات : شغل زراعت گله داری چادر بافی .
دهی از دهستان طرهان بخش طرهان شهرستان خرم آباد ۳۶ هزار گزی باختر شوسه فرعی خرم آباد به کوهدست .

لغت نامه دهخدا

طرهان. [ طَ ] ( اِخ ) نام طایفه ای است از ایلات کرد ایران که شامل دوازده شعبه بترتیب ذیل است : سوری ، امرائی ، گراوند، دماوند، کوشکی ، آدینه وند، ازدج ، رومیانی ، چاواری ، بوالی ، آزادبخت ، کرمان. تعداد خانوار ایل مزبور تقریباً 7000و شماره نفوسش ( قریب به ) 40000 تن است که محل سکونت آنان ، جنوب غربی خرم آباد، جنوب دلفان ، بین رود کشکان و صیمره ، خاوه ، طرهان میباشد. در ناحیه طرهان معدن زغال سنگ کشف شده است. ( جغرافیای سیاسی کیهان ص 65 ). و رجوع به تاریخ کرد تألیف رشیدیاسمی ص 177 شود.

طرهان. [ طَ ] ( اِخ ) یکی از بخشهای شهرستان خرم آباد. این بخش در باختر شهرستان واقع و حدود آن بشرح زیر است : از خاور به رودخانه ٔکشکان و بخش چکنی ، از باختر رود صیمره ، از شمال به بخش دلفان ، از جنوب به رود صیمره و رود کشکان. موقع طبیعی جلگه ، کوهستانی و دامنه ، گرمسیر و قسمتی معتدل. آب آن از رودخانه های کشکان ، صیمره ، نهر و چاه و محصول آنجا غلات و تریاک و لبنیات است. بقرار اظهار مطلعین محل ، معادن نفت و گچ و نمک در این بخش وجود دارد. این بخش از سه دهستان و 141 آبادی بشرح زیر تشکیل گردیده : دهستان کوهدشت 68 آبادی جمعیت 2852 تن. دهستان رومشکان 33 آبادی جمعیت 7920 تن. دهستان طرهان 40آبادی جمعیت 8256 تن. ساکنین این بخش از طوایف امرائی ، گراوند، آزادبخت ، زرونی ، کومانی ، سوری ، آدینه وند، کوشکی میباشند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

طرهان. [ طَ ] ( اِخ ) یکی از دهستانهای بخش طرهان شهرستان خرم آباد. این دهستان در باختر بخش واقع و محدود است از خاور به دهستان کوه دشت ، از باختر به رودخانه صیمره ، از شمال به بخش دلفان و رود صیمره ، از جنوب به دهستان رومشکان. موقع طبیعی کوهستانی ، هوا گرمسیر. آب آن از رودخانه ٔصیمره و چاه. مرتفعترین قلل جبال در این دهستان کوههای بلوران ، سرآستان ، خیاران ، رودبار گور میباشد. مراتع مرغوبی در سینه و دامنه این کوهستان وجود دارد.از 40 آبادی تشکیل گردیده. جمعیت آن در حدود 8300 تن و قرای مهم آن عبارتند از: پشته گراب ، قلعه بساطبیگی ، گرخوشاب ، کاوه. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

طرهان. [ طَ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان طرهان بخش طرهان شهرستان خرم آباد، 36هزارگزی باختر شوسه فرعی خرم آباد به کوهدشت. کوهستانی ، معتدل مالاریائی. سکنه آن 600 تن. آب آن از رودخانه خسروآباد. محصول آنجا غلات و تریاک و لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری است و صنایع دستی زنان سیاه چادربافی و راه آن اتومبیل رو است. دبستان و6 باب دکان دارد. ساکنین از طایفه کوتانی اند و زمستان قشلاق میروند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

طرهان . [ طَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان طرهان بخش طرهان شهرستان خرم آباد، 36هزارگزی باختر شوسه ٔ فرعی خرم آباد به کوهدشت . کوهستانی ، معتدل مالاریائی . سکنه ٔ آن 600 تن . آب آن از رودخانه ٔ خسروآباد. محصول آنجا غلات و تریاک و لبنیات . شغل اهالی زراعت و گله داری است و صنایع دستی زنان سیاه چادربافی و راه آن اتومبیل رو است . دبستان و6 باب دکان دارد. ساکنین از طایفه ٔ کوتانی اند و زمستان قشلاق میروند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).


طرهان . [ طَ ] (اِخ ) نام طایفه ای است از ایلات کرد ایران که شامل دوازده شعبه بترتیب ذیل است : سوری ، امرائی ، گراوند، دماوند، کوشکی ، آدینه وند، ازدج ، رومیانی ، چاواری ، بوالی ، آزادبخت ، کرمان . تعداد خانوار ایل مزبور تقریباً 7000و شماره ٔ نفوسش (قریب به ) 40000 تن است که محل سکونت آنان ، جنوب غربی خرم آباد، جنوب دلفان ، بین رود کشکان و صیمره ، خاوه ، طرهان میباشد. در ناحیه ٔ طرهان معدن زغال سنگ کشف شده است . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 65). و رجوع به تاریخ کرد تألیف رشیدیاسمی ص 177 شود.


طرهان . [ طَ ] (اِخ ) یکی از بخشهای شهرستان خرم آباد. این بخش در باختر شهرستان واقع و حدود آن بشرح زیر است : از خاور به رودخانه ٔکشکان و بخش چکنی ، از باختر رود صیمره ، از شمال به بخش دلفان ، از جنوب به رود صیمره و رود کشکان . موقع طبیعی جلگه ، کوهستانی و دامنه ، گرمسیر و قسمتی معتدل . آب آن از رودخانه های کشکان ، صیمره ، نهر و چاه و محصول آنجا غلات و تریاک و لبنیات است . بقرار اظهار مطلعین محل ، معادن نفت و گچ و نمک در این بخش وجود دارد. این بخش از سه دهستان و 141 آبادی بشرح زیر تشکیل گردیده : دهستان کوهدشت 68 آبادی جمعیت 2852 تن . دهستان رومشکان 33 آبادی جمعیت 7920 تن . دهستان طرهان 40آبادی جمعیت 8256 تن . ساکنین این بخش از طوایف امرائی ، گراوند، آزادبخت ، زرونی ، کومانی ، سوری ، آدینه وند، کوشکی میباشند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).


طرهان . [ طَ ] (اِخ ) یکی از دهستانهای بخش طرهان شهرستان خرم آباد. این دهستان در باختر بخش واقع و محدود است از خاور به دهستان کوه دشت ، از باختر به رودخانه ٔ صیمره ، از شمال به بخش دلفان و رود صیمره ، از جنوب به دهستان رومشکان . موقع طبیعی کوهستانی ، هوا گرمسیر. آب آن از رودخانه ٔصیمره و چاه . مرتفعترین قلل جبال در این دهستان کوههای بلوران ، سرآستان ، خیاران ، رودبار گور میباشد. مراتع مرغوبی در سینه و دامنه ٔ این کوهستان وجود دارد.از 40 آبادی تشکیل گردیده . جمعیت آن در حدود 8300 تن و قرای مهم آن عبارتند از: پشته گراب ، قلعه بساطبیگی ، گرخوشاب ، کاوه . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).


پیشنهاد کاربران

اسم پسر، مذکر
نام منطقه ای است در لرستان که در گذشته به کوهدشت امروز و مناطق توابع آن گفته می شده است.
امروز به صورت اسم مذکر از آن استفاده می شود و نام گذاری پسرها کاربرد دارد.

سلام و درود خدمت عزیزان زحمت کش. در سطر اول نوشته شده که طرهان ( ( نام طایفه ای است از ایلات کرد ایران ) ) به عرض میرساند که طرهان دارای زبان لکی هستند که خود به تنهایی زبان محسوب میشه و ثبت ملی هم شده

ترهان یا طرهان به �زبان لکی *تری یون*�، این واژه برگرفته از واژه �تریه� که در �زبان لکی� به معنای دیو می باشد که متاسفانه اکثریت محققان برای معنای آن در واژه های فارسی جستجو کرده اند و علت این امر عدم آشنایی محققین به زبان لکی و غیر بومی بودن آنهاست. تریونبه عبارتی نام یک مکان جغرافیای می باشد نه نام یک ایل یا طایفه، تری یون یا ترهان یا طرهان در روایت های قدیمی به محل یا مکانی که دارای دیو بوده گفته اند و محدود جغرافیایی آن همین ترهان کنونی ( دهستان ترهان ) می باشد نه بیشتر که در زمان زمام داری امان الله غضنفری ( امیر بهادر ) یا ( حوالی 1310 الی 1328 خورشیدی به عنوان حاکم ترهان منطقه دشت کوهدشت را مقرر حکومت خود قرار داد و اسم ترهان نیز بر روی کوهدشت ماند یابه عبارتی ساکنین کوهدشت را که قوتلی میخواندن به ترهانی تغییر وضعیت داد البته این برای طوایف آزادبخت ( ریشه آن از دلفان می باشد ) ، گراوند ( ریشه آن دفانی از ایل ایوتونددلفان ) ، کونانی ( ریشه آن از ایل ایوتوند دلفان ) ، آدینه وند ( ریشه آن دلفان می باشد به احتمال خیلی قوی از ایل ایوتوند باشند ) ، مکی ( ریشه آن از ایل کاکاوند دلفان ) ، مهکی ( ریشه آن از ایل ملکشاهی ) ، کولیوندساکن در رومشکان ( ریشه آن از ایل سوره مهری ) و غیره که در دهستان ترهان و دهستانهای رومشکان و کوهدشت جنوبی ساکن هستند و ساکنین دهستان کوهدشت شمالی یا ایل ایوتوند و طایفه اولادقباد و . . . به همان دلفانی خود مشهور می باشند و ایل کاکاوند در دهستان درب گنبد نیز به دلفان مشهور هستند.
به جز ایل سوری و امرایی، طایفه کوشکیو طولابی تقریبا بالای نود درصد ساکنین منطقه جغرافیایی ترهان، دلفانی می باشند.

ایل لر کوچک *لک*
طوایف ::
طرهانی
باجولوند
پاپی
بیژن وند
مافی
دریکوند
چگنی
ترکاشوند
زند
کلهر
لرزنگنه
کاکاوند
سیاه منصور
. .
. . .
. . .
. . .
. .

لک مخفف اسم ایل لر کوچک

طرهان قلب لکستان است . یک کلام

برو ای لک گذشته خود رو فراموش کردید و قوم جعلی درست می کنی
گویش لکی مخلوطی از زبان کردی و زبان لری

دلفان محل سکونت ابودلف عجلی عرب حاکم منطقه لرستان. همدان. مرکزی. همدان در زمان سلسله عرب بنی عباس




ایل کرد ملکشاهی. ایل کرد مهکی

طایفه چواری ایل لر طرهان ساکن استان لرستان
زبان لکی لری

عزیز استان ایلام همان لرستان پشتکوه فیلی هست.
استان لرستان پیشکوه فیلی ( خرم آباد )
استان کرمانشاه ( کرمانجاه )
ایل لر کرمانج
ایل لر گوران
ایل لر زنگنه
ایل کی لر ( کلهر )



سلسله لر عیلامی *خوزستان *
سلسله لر هخامنشیان
سلسله لر ساسانیان *پهلوی *
طایفه کاسی لر عیلامی



کلمات دیگر: