کلمه جو
صفحه اصلی

طهمان

فرهنگ اسم ها

اسم: طهمان (پسر) (عربی) (تلفظ: tahmān) (فارسی: طَهمان) (انگلیسی: tahman)
معنی: نام یکی از نزدیکان پیامبر اسلام ( ص )، ( اَعلام ) نام یکی از نزدیکان پیامبر اسلام ( ص ) که ابن حیان او را از زمره ی صحابه دانسته است

(تلفظ: tahmān) (در اعلام) نام یکی از نزدیکان رسول اکرم (ص) که ابن حیان او را از زمره‌ی صحابه دانسته است.


فرهنگ فارسی

ابن عمر و الکلابی او راست دیوان شعری که بسال ۱۸۵۹ میلادی جزو مجموعه بنام دو حرزه الحاطب تحفه الطالب در شهر لیدن بطبع رسیده است .

لغت نامه دهخدا

طهمان. [ طَ ] ( اِخ ) نام یکی از موالی حضرت پیغمبرصلی اﷲ علیه و آله و سلم است که وی را بنامهای متعدد نام برده اند، از آن جمله : ذکوان ، کیسان ، مهران ، هرمز. در کتاب الاصابه در ضمن ترجمه طهمان شرح احوال او را به ترجمه ذکوان ارجاع می دهد و در ترجمه ذکوان میگوید: «موالی رسول اﷲ صلی اﷲ علیه و آله و سلم ». ابن حیان وی را در زمره صحابه یاد کرده است. رجوع به الاصابة ج 2 ص 173 و حبیب السیر چ خیام ج 1 ص 439 شود.

طهمان. [ طَ ] ( اِخ ) رجوع به ابوالمنبه طهمان شود.

طهمان. [ طَ ] ( اِخ ) مولی سعیدبن العاص. صحابی است ، یا طهمان ذکوان و ابراهیم بن طهمان که هر دو از ائمه اسلامند بر اختلاف اقوال. ( منتهی الارب ). در الاصابه ذیل ترجمه طهمان آورده است که : مولی آل سعیدبن العاص. سپس گوید: در ذکر ذکوان گذشت. آنگاه در ترجمه ذکوان گوید: ذکوان ، مولی بنی امیة. عبدالرزاق گوید: عمروبن حوشب از اسماعیل بن امیه از پدرش ازجدش بما خبر داد و گفت ما را غلامی است که او را ذکوان یا طهمان گویند. و رجوع به الاصابة ج 2 ص 173 شود.

طهمان. [ طَ ] ( اِخ ) ابن عمرو الکلابی. او راست دیوان شعری که بسال 1859 م. جزو مجموعه ای بنام حرزة الحاطب و تحفة الطالب در شهر لیدن بطبع رسیده است. ( معجم المطبوعات ج 2 ستون 1247 ).

طهمان . [ طَ ] (اِخ ) ابن عمرو الکلابی . او راست دیوان شعری که بسال 1859 م . جزو مجموعه ای بنام حرزة الحاطب و تحفة الطالب در شهر لیدن بطبع رسیده است . (معجم المطبوعات ج 2 ستون 1247).


طهمان . [ طَ ] (اِخ ) رجوع به ابوالمنبه طهمان شود.


طهمان . [ طَ ] (اِخ ) مولی سعیدبن العاص . صحابی است ، یا طهمان ذکوان و ابراهیم بن طهمان که هر دو از ائمه ٔ اسلامند بر اختلاف اقوال . (منتهی الارب ). در الاصابه ذیل ترجمه ٔ طهمان آورده است که : مولی آل سعیدبن العاص . سپس گوید: در ذکر ذکوان گذشت . آنگاه در ترجمه ٔ ذکوان گوید: ذکوان ، مولی بنی امیة. عبدالرزاق گوید: عمروبن حوشب از اسماعیل بن امیه از پدرش ازجدش بما خبر داد و گفت ما را غلامی است که او را ذکوان یا طهمان گویند. و رجوع به الاصابة ج 2 ص 173 شود.


طهمان . [ طَ ] (اِخ ) نام یکی از موالی حضرت پیغمبرصلی اﷲ علیه و آله و سلم است که وی را بنامهای متعدد نام برده اند، از آن جمله : ذکوان ، کیسان ، مهران ، هرمز. در کتاب الاصابه در ضمن ترجمه ٔ طهمان شرح احوال او را به ترجمه ٔ ذکوان ارجاع می دهد و در ترجمه ٔ ذکوان میگوید: «موالی رسول اﷲ صلی اﷲ علیه و آله و سلم ». ابن حیان وی را در زمره ٔ صحابه یاد کرده است . رجوع به الاصابة ج 2 ص 173 و حبیب السیر چ خیام ج 1 ص 439 شود.



کلمات دیگر: