کلمه جو
صفحه اصلی

کاکله

فرهنگ اسم ها

اسم: کاکله (پسر) (فارسی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: kakole) (فارسی: کاکله) (انگلیسی: kakoleh)
معنی: از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاوری تورانی از فرزندان تور و جزو سپایان افراسیاب تورانی

مترادف و متضاد

samphire (اسم)
رازیانه آبی، کاکله

فرهنگ فارسی

پهلوانی تورانی از فرزندان توربن فریدون ( داستان ) .
( اسم ) گیاهی است از تیر. چتریان که در دامنه های کوهستانی در ارتفاعات متوسط منطق معتدله خصوصا اروپای مرکزی و غربی میروید . از برگهای این گیاه بعنوان سبزی خوراکی استفاده میکنند شمر. بحریه راز یان. دریایی قرن ایل راز یانج بحری کاکل .
ابن محمود بن محمد اوراست کشف الظنون

لغت نامه دهخدا

کاکله . [ ک ُ ل َ ] (اِخ ) نام مبارزی بوده است ایرانی از فرزندان تور. (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) :
که آمد به نزدیک او کاکله
ابا لشکری چون هزبر یله .

فردوسی .


کاکله. [ ک ُ ل َ / ل ِ ] ( اِ ) قاقله. گیاهی است به هند که در داروها مستعمل است. ( از رسملی قاموس )( ؟ ).
کاکله. [ ک ُ ل َ ] ( اِخ ) نام مبارزی بوده است ایرانی از فرزندان تور. ( برهان ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) :
که آمد به نزدیک او کاکله
ابا لشکری چون هزبر یله.
فردوسی.
کاکله. [ ک ُ ل َ ] ( اِخ ) ابن محمودبن محمد. او راست «الامثلةالشرطیة فی تحریرالوثائق الشرعیة». کشف الظنون. ( ذیل الامثلةالشرطیة... ).

کاکله . [ ک ُ ل َ ] (اِخ ) ابن محمودبن محمد. او راست «الامثلةالشرطیة فی تحریرالوثائق الشرعیة». کشف الظنون . (ذیل الامثلةالشرطیة...).

کاکله . [ ک ُ ل َ / ل ِ ] (اِ) قاقله . گیاهی است به هند که در داروها مستعمل است . (از رسملی قاموس )(؟).

دانشنامه عمومی

کاکله یا رازیانه آبی، نام عمومی داده شده به برخی از گیاهان خوراکی است که در مناطق ساحلی رشد می کنند.
رازیانه آبی راک، Crithmum maritimum گونه ساحلیه این نوع گیاه است با گل هایه سفید که اغلب در انگلستان دیده می شود.
رازیانه آبی طلایی، Limbarda crithmoides نوعی دیگر از گونه ساحلی رازیانه با گل هایه زرد رنگ است که در اوراسیا رشد می کند.
wiki: سرده از تیره شب بویان است.
wiki: کاکله (سرده)

دانشنامه آزاد فارسی

کاکُلِه
در شاهنامۀ فردوسی، دلاوری تورانی، که درپی شکست افراسیاب از کِیخُسرو و پناه گرفتنش در گَنگ دژ به یاری او شتافت این نام در برخی نسخه های شاهنامه گُلگُله آمده است.
wikijoo: کاکله

گویش مازنی

۲نوک درخت – نوک هر چیزی ۲جیرجیرک

/kaakkele/ - نوک درخت – نوک هر چیزی - جیرجیرک
کلمات دیگر: