کلمه جو
صفحه اصلی

طرب انگیز


مترادف طرب انگیز : شادی افزا، شادی زا، طرب آور، طربناک، مسرت انگیز، مسرت زا، نشاط آور، نشاط انگیز، طرب خیز

متضاد طرب انگیز : غم انگیز

فارسی به انگلیسی

delightful, merry, refreshing, joyful, exciting, jolly, crisp, exciting joy

exciting joy, joyful


crisp, delightful, merry, refreshing


فارسی به عربی

بشوش

فرهنگ اسم ها

اسم: طرب انگیز (دختر) (عربی، فارسی)
معنی: طرب ( عربی ) + انگیز ( فارسی )، مسرت بش، شادی آور، نام یکی از گوشه های موسیقی ایرانی

مترادف و متضاد

jovial (صفت)
سعید، عیاش، سبک روح، طرب انگیز

شادی‌افزا، شادی‌زا، طرب‌آور، طربناک، مسرت‌انگیز، مسرت‌زا، نشاطآور، نشاطانگیز، طرب‌خیز ≠ غم‌انگیز


فرهنگ فارسی

۱ - آن که موجب طرب گردد مسرت انگیز . ۲ - ( اسم ) یکی از آلات ذوات الاوتار ایرانی که با کمان نوازند و آن دارای چهار دسته و چهار کاسه است و هر دسته را پنج زه است . ۳ - گوشه ایست از دستگاه ماهور .

لغت نامه دهخدا

طرب انگیز. [ طَ رَ اَ ] ( نف مرکب ) که طرب انگیزد. طرب خیز.( آنندراج ). شادی و فرخ انگیز. نشاطآور :
مطربان طرب انگیز نوازنده نوا
ما نوازنده مدح ملک خوب خصال.
فرخی.
مطرب آماده دردیست که خوش مینالد
مرغ عاشق طرب انگیز بود آوازش.
سعدی.
غالب گفتار سعدی طرب انگیز است و طیبت آمیز. ( گلستان ).
خاک مصر طرب انگیز نبینی که همان
خاک مصر است ولی بر سر فرعون و جنود.
سعدی.
بهار و گل طرب انگیز گشت و توبه شکن
بشادی رخ گل بیخ غم ز دل برکن.
حافظ.
برگیر شراب طرب انگیز و بیا
پنهان ز رقیب سفله بستیز و بیا.
( منسوب به حافظ ).
|| ( اِ مرکب ) سازی زهی. نام ذات اوتاری ایرانی که با کمان نوازند که چهار دسته و چهار کاسه دارد و هر دسته ای را پنج زه باشد. در فرانسوی نیز طرب انگیز گویند. رجوع به لاروس کبیر شود. قسمی ساز نواختنی.

فرهنگ عمید

۱. آنچه موجب طرب و شادی گردد: بهار و گل طرب انگیز گشت و توبه شکن / به شادی رخ گل بیخ غم ز دل برکن (حافظ: ۱۰۲۰ ).
۲. (اسم ) (موسیقی ) گوشه ای در دستگاه ماهور.
۳. (اسم ) (موسیقی ) سازی زهی که با کمان نواخته می شود.


کلمات دیگر: