اسم: ضرغام (پسر) (عربی) (تاریخی و کهن، طبیعت) (تلفظ: zarqām) (فارسی: ضَرغام) (انگلیسی: zargham) معنی: شیر درنده، ( به مجاز ) پهلوان، دلاور، ( به مجاز ) پهلوان دلاور، ( عربی، ضِرغام ) ( در قدیم ) شیر درنده
شیردرنده، مرددلاور، شجاع، قوی( اسم ) ۱ - شیر ( بیشه ) شیر درنده اسد . ۲ - دلاور شجاع جمع : ضراغم . توضیح این کلمه در لغت عرب بکسر اول آمده .
ضرغام. [ ض ِ ] ( ع اِ ) شیر بیشه. ضرغامة. ( منتهی الارب ). شیر. ( بحر الجواهر ) ( مهذب الاسماء ) ( دهار ). شیردرنده. ( منتخب اللغات ). اسد. ج ، ضراغم : ارجو که مردی شود مبارزکز پیل نندیشد و ز ضرغام.فرخی.وگر نشاط شکار آیدت روا باشدکه با منست بهر بیشه ای کنون ضرغام.مسعودسعد.جائی که بأس حسام و صولت بهرام و سورت ضرغام روی نمود، بخوادع کلام و روادع ملام التفاتی نرود. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 288 ).