کلمه جو
صفحه اصلی

زرار


مترادف زرار : تردست، چالاک، زبل، زیرک

متضاد زرار : چلمن

فرهنگ اسم ها

اسم: زرار (پسر) (فارسی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: zo(a)rār) (فارسی: زرار) (انگلیسی: zorar)
معنی: تیزفهم، سبک روح، ( اَعلام ) ( زَرار ) پدر بابک و نیای اردشیر بابکان است

(تلفظ: zo(a)rār) تیزفهم ، سبک روح ؛ (در اعلام) (زَرار) پدر بابک و نیای اردشیر بابکان است .


مترادف و متضاد

تردست، چالاک، زبل، زیرک ≠ چلمن


فرهنگ فارسی

او پدر بابک و بابک پدر اردشیر بابکان بود

لغت نامه دهخدا

زرار. [ زُ ] (ع ص ) تیزفهم . سبکروح . (ناظم الاطباء): زُرّار؛ الذکی الخفیف . (اقرب الموارد). رجوع به زرازر شود.


زرار. [ ] (اِخ ) به روایت طبری ، او پدر بابک و بابک پدر اردشیر بابکان بود. رجوع به سبک شناسی بهار شود.


زرار. [ زُ ] ( ع ص ) تیزفهم. سبکروح. ( ناظم الاطباء ): زُرّار؛ الذکی الخفیف. ( اقرب الموارد ). رجوع به زرازر شود.

زرار. [ ] ( اِخ ) به روایت طبری ، او پدر بابک و بابک پدر اردشیر بابکان بود. رجوع به سبک شناسی بهار شود.

پیشنهاد کاربران

زرار : زُ رار 1 - تیزفهم، سبک روح؛ 2 - ( اَعلام ) ( زَرار ) پدر بابک و نیای اردشیر بابکان است.

زراره : /zorāre/ زُراره ( اَعلام ) نام چند تن از صحابیان است و نیز نام یکی از اصحاب امام جعفر صادق ( ع ) می باشد.


کلمات دیگر: