کلمه جو
صفحه اصلی

خلود


مترادف خلود : ابدیت، بقا، پایایی، جاودانگی، دوام، مخلد

متضاد خلود : ناپایایی

فارسی به انگلیسی

plural of, eternity

eternity


عربی به فارسی

ابديت , مکرر , بدون سرانجام و سراغاز , بي پايان , ازليت , جاوداني , بي زماني


فرهنگ اسم ها

اسم: خلود (دختر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: kholud) (فارسی: خلود) (انگلیسی: kholud)
معنی: همیشه باقی ماندن، جاودانگی

(تلفظ: xolud) (عربی) همیشه باقی ماندن ، جاودانگی.


مترادف و متضاد

ابدیت، بقا، پایایی، جاودانگی، دوام، مخلد ≠ ناپایایی


فرهنگ فارسی

۱ - ( مصدر ) همیشه بودن جاوید بودن جاوید زیستن . ۲ - (اسم ) همیشگی دوام .

فرهنگ معین

(خُ ) [ ع . ] (مص ل . ) همیشه بودن ، جاوید بودن .

لغت نامه دهخدا

خلود. [ خ ُ ] ( ع اِمص ) بقاء. همیشگی. ( منتهی الارب ).دوام. ( یادداشت بخط مؤلف ) : ادخلوها بسلام ذلک یوم الخلود. ( قرآن 34/50 ) : این جهان گذرنده دار خلود نیست. ( تاریخ بیهقی ). خلود درنگ چیزی است اندر جایی همیشه. ( جامع الحکمتین ناصرخسرو ).
گوید همی قضا که من اندر جهان ملک
حکم بقای شاه خلود بقا کنم.
مسعودسعد.
این ظفرت بر خلود ملک ضمان است.
مسعودسعد.
خواهرانت یافته ملک خلود
تو گرفته ملکت کور و کبود.
مولوی.
ای که در نعمت و نازی به جهان غره مباش
که محالست درین مرحله امکان خلود.
سعدی.

خلود. [ خ ُ ] ( ع مص ) همیشه ماندن. ( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ). جاودان شدن. جاویدان ماندن. ( یادداشت بخط مؤلف ). خلد. || مقیم گردیدن در جای. خلد. || موی هنوز سپید نشده کلانسال گردیدن. ( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ). خلد. || جاودانه کردن. ( یادداشت به خط مؤلف ). رجوع به «خلد» شود.

خلود. [ خ ُ ] (ع اِمص ) بقاء. همیشگی . (منتهی الارب ).دوام . (یادداشت بخط مؤلف ) : ادخلوها بسلام ذلک یوم الخلود. (قرآن 34/50) : این جهان گذرنده دار خلود نیست . (تاریخ بیهقی ). خلود درنگ چیزی است اندر جایی همیشه . (جامع الحکمتین ناصرخسرو).
گوید همی قضا که من اندر جهان ملک
حکم بقای شاه خلود بقا کنم .

مسعودسعد.


این ظفرت بر خلود ملک ضمان است .

مسعودسعد.


خواهرانت یافته ملک خلود
تو گرفته ملکت کور و کبود.

مولوی .


ای که در نعمت و نازی به جهان غره مباش
که محالست درین مرحله امکان خلود.

سعدی .



خلود. [ خ ُ ] (ع مص ) همیشه ماندن . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ). جاودان شدن . جاویدان ماندن . (یادداشت بخط مؤلف ). خلد. || مقیم گردیدن در جای . خلد. || موی هنوز سپید نشده کلانسال گردیدن . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ). خلد. || جاودانه کردن . (یادداشت به خط مؤلف ). رجوع به «خلد» شود.


فرهنگ عمید

۱. همیشه بودن، همیشه ماندن، جاودان بودن، همیشه زیستن.
۲. دوام، پایداری، ماندگاری.

دانشنامه عمومی

خلود (فیلم). خلود (عربی: خلود‎) یک فیلم به کارگردانی عزالدین ذوالفقار است که در سال ۱۹۴۸ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به کمال الشناوی، عزالدین ذوالفقار، فاتن حمامه، و اسماعیل یاسین اشاره کرد.
۱۹۴۸ (۱۹۴۸)

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] خلود بمعنای جاودانگی ،یکی از اوصاف جهان آخرت و دنیای بعد از مرگ است؛ و در قرآن به خلود بهشتیان و جهنمیان تصریح شده است.
بیش تر اهل لغت ، کلمه «خلود» را به معنای دوام، بقا و جاودانگی دانسته اند و طول عمر را از باب تشبیه، خلود خوانده اند. برخی نیز آن را به معنای بقا و طول عمر دانسته و از باب تشبیه به معنای حیات جاودان به کار برده اند.
خلود در قرآن
قرآن به صراحت بیان می کند که آدمیان در جهان آخرت در بهشت یا جهنم جاودانه اند و تعابیر گوناگونی- همانند خلود، اقامت، قرار و مکث- را برای این معنا به کار می برد. «خلود» در آیات قرآنی، در قالب های مختلف وصفی، فعلی و مصدری، برای جاودانگی در بهشت و دوزخ به کار رفته است. گاه قرآن به صراحت بیان می دارد که اهل جهنم هیچ گاه از عذاب جهنم رها نمی شوند و بهشتیان، جاودان اند.
خالدین در دوزخ
کسانی که بنابر آیات قرآنی در دوزخ جاودان خواهند بود، عبارت اند از: ۱. کافران ؛ ۲. منافقان ؛ ۳. آنان که غرق در گناه اند. ؛ ۴. آنان که کسی را به ناحق و عمدی بکشند. ؛ ۵. ربا خواران ؛ ۶.ستمگران ؛ ۷. کسانی که میزان اعمالشان سبک است ؛ ۸. گنهکاران. از این آیه و قرائن موجود در آن بسیاری از مفسران تصریح کرده اند که گناه آن گاه مایه جاودانگی در دوزخ است که از نافرمانی در توحید ریشه گیرد
جاودانگی کفار در دوزخ
...

[ویکی شیعه] خُلود، به معنای حیات ابدی در جهان آخرت در علوم و معارف اسلامی است. خلود از آموزه های اسلام و بسیاری از ادیان است. میان خلود در بهشت و جهنم و عمل انسان رابطه است. در باب خلود در جهنم میان اندیشمندان اختلاف است. گاهی خلود در جهنم را با عدل الهی سازگار نمی دانند و درصدد توجیه آیات مربوط به خلود می آیند.
خلود از ریشه «خ ل د» به معنای جاودانه شدن، همیشه ماندن و بقای طولانی است. نیز خلود به معنای فاسد نشدن و باقی ماندن در حالتی است که دارد.
خلود و جاودانگی روح آدمی بعد از مرگ، جزو آموزه های دین اسلام و بسیاری از ادیان دیگر از جمله یهودیت و مسیحیت است.

پیشنهاد کاربران

بنام خدا
با سلام ، خلود به معنی جاودانگی و همیشگی میباشد.
با تشکر.

خلود ؛ کلمه ای است که ریشه عربی دارد و به معنی جاوید و نامیرا ست . جاودانه هم معنی میشه


کلمات دیگر: