کلمه جو
صفحه اصلی

پرسا


مترادف پرسا : پرسان، پرسشگر، پرسنده، جویا، متفحص

فرهنگ اسم ها

اسم: پرسا (دختر) (فارسی) (تلفظ: porsā) (فارسی: پرسا) (انگلیسی: porsa)
معنی: پرسان، جویان، پرسشگر، پرسنده، جستجوگر، نرم و لطیف مانند پر

(تلفظ: porsā) پرسنده ، جستجوگر ، پرسشگر.


مترادف و متضاد

پرسان، پرسشگر، پرسنده، جویا، متفحص


فرهنگ فارسی

پرسیدن
( صفت ) جویا پرسا پرسنده متفحص خبر گیرنده .

ابری به شکل رشته‌های ظریف سفید یا تکه‌ها یا نوارهای باریک عمدتاًً سفید جداازهم؛ این ابر جلوه‌ای ریسه‌دار یا گیسودار یا ابریشمی یا هر دو را دارد


فرهنگ معین

(پُ ) (ص فا. ) جویا، پرسنده .

لغت نامه دهخدا

پرسا. [ پ ُ ] ( نف ) صفت فاعلی دائمی. پرسنده. خبرگیرنده. پرسان. سائل.

فرهنگ عمید

= پرسیدن

پرسیدن#NAME?


دانشنامه عمومی

(پَ) مثل پر سبک بسان پر سبکبال


فرهنگستان زبان و ادب

{cirrus} [علوم جَوّ] ابری به شکل رشته های ظریف سفید یا تکه ها یا نوارهای باریک عمدتاًً سفید جداازهم؛ این ابر جلوه ای ریسه دار یا گیسودار یا ابریشمی یا هر دو را دارد

گویش مازنی

/peressaa/ ایستاده

ایستاده


پیشنهاد کاربران

پَرسا. ( علوم زمین و هوا شناسی ) ابری به شکل رشته های ظریف سفید یا تکه ها یا نوارهای باریکِ عُمدتاً سفیدِ جدا از هم؛ این ابر جلوه ای ریسه دار یا گیسو دار یا ابریشمی یا هر دو را دارد. معنیِ لُغویِ این واژه، که از واژهٌ پَر و پسوندِ سا بوجوده آمده، شبیهِ پر می باشد. مترادفِ پَرسا در زبان انگلیسی Cirrus است.

به مانند پر

به لطافت پر

مثل پر نازک و لطیف

مثل پر لطیف و سبک

اسمم پرساست و اسمم رو دوس دارم معنی پرسا یعنی نرم و لطیف مانند پر


کلمات دیگر: