کلمه جو
صفحه اصلی

فرنود


مترادف فرنود : برهان، بینه

فارسی به انگلیسی

documentation, justification, proof, reason, warrant


فرهنگ اسم ها

اسم: فرنود (پسر) (فارسی) (تلفظ: farnud) (فارسی: فَرنود) (انگلیسی: farnud)
معنی: برهان و دلیل، [از برساخته های دساتیر ـ برهان چ معین]، برهان، دلیل

(تلفظ: farnud) برهان و دلیل . (از برساخته‌های دساتیر ـ برهان چ معین).


مترادف و متضاد

برهان، بینه


فرهنگ فارسی

برهان و دلیل

لغت نامه دهخدا

فرنود. [ ف َ ] ( اِ ) برهان و دلیل. ( برهان ). برساخته فرقه آذرکیوان است. ( از حاشیه برهان چ معین ). رجوع به فرهنگ دساتیر ص 257 شود.
- فرنودسار. رجوع به فرنودسار شود.

پیشنهاد کاربران

سلام توی لغت نامه معین که نوشته دارنده نشان آریایی

پیشنهاد:
از این واژه یک بن واژه می توان ساخت: "فرنودن" به چم دلیل آوردن. آنگاه با ایاسش به چم واژه "منطق" جایگزین آن واژه ی زیبای "فرنودش" که خود اسم بن واژه است؛ خواهد بود. بدینسان از این بن واژه واژه های دیگری نیز پدید خواهند آمد. /سپاس

معنی اصلی اسم فرنود آهنگ شادیهواقفا این معنی اسما رو الکی زدن همصو

معنی واقعی یعنی :دلیل منطق


معنی اصلی فرنود یعنی :دلیل و منطق

فرنود به معنی دلیل وبرهان

از اسامی سنگین وخاص پسرانه هست

غلط کردی یا اسم فرنود درست حرف بزن


کلمات دیگر: