کلمه جو
صفحه اصلی

زادان

فرهنگ اسم ها

اسم: زادان (پسر) (فارسی) (تلفظ: zādān) (فارسی: زادان) (انگلیسی: zadan)
معنی: منسوب به آزاد، آزاد و آزاده، ( زاد = آزاد، ان ( پسوند نسبت ) )، ( اَعلام ) سرسلسله ی زادنیان در عصر پیامبر اسلام ( ص ) که بر گروهی از اعراب حکومت می کرده است و او از قبایل معروف قزوین است

(تلفظ: zādān) (زاد = آزاد + ان (پسوند نسبت)) ، منسوب به آزاد ، آزاد و آزاده ؛ (در اعلام) سرسلسله‌ی زادنیان در عصر رسول اکرم (ص) که بر گروهی از اعراب حکومت می‌کرده است و او از قبایل معروف قزوین است .


فرهنگ فارسی

سر سلسله زادانیان و در عصر رسول ( ص ) حاکم جمعی از اعراب بود

لغت نامه دهخدا

زادان. ( اِخ ) سرسلسله زادانیان ، و در عصر رسول ( ص ) حاکم جمعی از اعراب بود. مؤلف تاریخ گزیده آرد: وی در عهد رسول حاکم جمعی اعراب بود از امیرالمؤمنین علی ( ع ) منشوری دارد که در آن چنین گفته : اسکن یا زادان بقزوین او عقلان. ( تاریخ گزیده ص 846 ). و رجوع به زادانیان در این لغت نامه شود.

زادان. ( اِخ ) ابن فرخ. رجوع به زادان فرخ در این لغت نامه شود.

زادان . (اِخ ) ابن فرخ . رجوع به زادان فرخ در این لغت نامه شود.


زادان . (اِخ ) سرسلسله ٔ زادانیان ، و در عصر رسول (ص ) حاکم جمعی از اعراب بود. مؤلف تاریخ گزیده آرد: وی در عهد رسول حاکم جمعی اعراب بود از امیرالمؤمنین علی (ع ) منشوری دارد که در آن چنین گفته : اسکن یا زادان بقزوین او عقلان . (تاریخ گزیده ص 846). و رجوع به زادانیان در این لغت نامه شود.


پیشنهاد کاربران

زادان به معنی زاد و ولد

زاده ی آن


کلمات دیگر: