اسم: خالده (دختر) (عربی) (تلفظ: xālede) (فارسی: خالِده) (انگلیسی: khalede)
معنی: مونث خالد، جاودان، پاینده، همیشگی، ( مؤنث خالد )، خالد، مؤنث خالد، جاوید
معنی: مونث خالد، جاودان، پاینده، همیشگی، ( مؤنث خالد )، خالد، مؤنث خالد، جاوید
خالده
فرهنگ اسم ها
(تلفظ: xālede) (عربی) (مؤنث خالد) ، ← خالد .
فرهنگ فارسی
بنت انس انصاری . وی خاله عبدالله بن سلامک است .
دهی است از دهستان وراوی بخش کنگان شهرستان بوشهر .
دهی است از دهستان وراوی بخش کنگان شهرستان بوشهر .
لغت نامه دهخدا
خالده . [ ل ِ دَ ] (اِخ ) بنت اسودبن عبدیغوث قرشی . وی یکی از زنان بزرگ عرب است . او در معیت حضرت رسول هجرت کرد. (از قاموس الاعلام ترکی ج 3 ص 2017).
خالده . [ ل ِ دَ ] (اِخ ) بنت انس انصاری . وی خاله ٔ عبداﷲبن سلامک است . (از قاموس الاعلام ترکی ج 3 ص 2017).
خالده . [ ل ِ دَ ] (اِخ ) بنت ابی لهب . وی یکی از زنان عرب در زمان رسول است .پیغمبر او را به ازدواج عثمان بن ابی العاص ثقفی درآورد. (از عقد الفرید چ محمد سعید العریان ج 7 ص 143).
خالده . [ ل ِ دَ ] (اِخ ) بنت حارث . وی یکی از زنان عرب است که صحابت رسول را ادراک کرد. (از قاموس الاعلام ترکی ج 3 ص 2017).
خالده . [ ل ِ دَ / دِ ] (ع ص ) تأنیث خالِد. ج ، خالِدات .
خالده. [ ل ِ دَ / دِ ] ( ع ص ) تأنیث خالِد. ج ، خالِدات.
خالده. [ ل ِ دَ ] ( اِخ ) بنت ابی لهب. وی یکی از زنان عرب در زمان رسول است.پیغمبر او را به ازدواج عثمان بن ابی العاص ثقفی درآورد. ( از عقد الفرید چ محمد سعید العریان ج 7 ص 143 ).
خالده. [ ل ِ دَ ] ( اِخ ) بنت اسودبن عبدیغوث قرشی. وی یکی از زنان بزرگ عرب است. او در معیت حضرت رسول هجرت کرد. ( از قاموس الاعلام ترکی ج 3 ص 2017 ).
خالده. [ ل ِ دَ ] ( اِخ ) بنت انس انصاری. وی خاله عبداﷲبن سلامک است. ( از قاموس الاعلام ترکی ج 3 ص 2017 ).
خالده. [ ل ِ دَ ] ( اِخ ) بنت حارث. وی یکی از زنان عرب است که صحابت رسول را ادراک کرد. ( از قاموس الاعلام ترکی ج 3 ص 2017 ).، خال ده. [ دِ ]( اِخ ) دهی است از دهستان وراوی بخش کنگان شهرستان بوشهر. واقع در 115 هزارگزی جنوب خاور کنگان کنار راه مالرو گله داری به وراوی. ناحیه ای است واقع در جلگه با آب و هوای گرمسیری و مالاریائی. سکنه آنجا 177 تن که زبانشان فارسی و مذهبشان شیعه است. آب آنجا از چاه و باران و محصولش غلات و تنباکو و خرماست. شغل اهالی زراعت میباشد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ).
خالده. [ ل ِ دَ ] ( اِخ ) بنت ابی لهب. وی یکی از زنان عرب در زمان رسول است.پیغمبر او را به ازدواج عثمان بن ابی العاص ثقفی درآورد. ( از عقد الفرید چ محمد سعید العریان ج 7 ص 143 ).
خالده. [ ل ِ دَ ] ( اِخ ) بنت اسودبن عبدیغوث قرشی. وی یکی از زنان بزرگ عرب است. او در معیت حضرت رسول هجرت کرد. ( از قاموس الاعلام ترکی ج 3 ص 2017 ).
خالده. [ ل ِ دَ ] ( اِخ ) بنت انس انصاری. وی خاله عبداﷲبن سلامک است. ( از قاموس الاعلام ترکی ج 3 ص 2017 ).
خالده. [ ل ِ دَ ] ( اِخ ) بنت حارث. وی یکی از زنان عرب است که صحابت رسول را ادراک کرد. ( از قاموس الاعلام ترکی ج 3 ص 2017 ).، خال ده. [ دِ ]( اِخ ) دهی است از دهستان وراوی بخش کنگان شهرستان بوشهر. واقع در 115 هزارگزی جنوب خاور کنگان کنار راه مالرو گله داری به وراوی. ناحیه ای است واقع در جلگه با آب و هوای گرمسیری و مالاریائی. سکنه آنجا 177 تن که زبانشان فارسی و مذهبشان شیعه است. آب آنجا از چاه و باران و محصولش غلات و تنباکو و خرماست. شغل اهالی زراعت میباشد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ).
دانشنامه عمومی
خالده، روستایی است از توابع شهرستان مهر استان فارس ایران.
این روستا براساس سرشماری سال ۱۳۹۰ جمعیت آن ۷۹۰ نفر (۱۳۲ خانوار) بوده است.
وضعیت آموزش مناسب این روستا (۳ نفر دکترا، ۲۸ نفر کارشناسی ارشد و ۵۸ نفر کارشناسی و کاردانی و حدود ۳۸ نفر دانشجو) باعث شهرت این روستا در این منطقه شده است.
فعالیت های هنری هنرمندان خالده که اکثراً در گروه هنری سفیران هنر به سرپرستی صادق کاظمی نیا می باشد دارای واحدهای مختلف که توسط خود هنرمندان این روستا مدیریت می شود.
این روستا براساس سرشماری سال ۱۳۹۰ جمعیت آن ۷۹۰ نفر (۱۳۲ خانوار) بوده است.
وضعیت آموزش مناسب این روستا (۳ نفر دکترا، ۲۸ نفر کارشناسی ارشد و ۵۸ نفر کارشناسی و کاردانی و حدود ۳۸ نفر دانشجو) باعث شهرت این روستا در این منطقه شده است.
فعالیت های هنری هنرمندان خالده که اکثراً در گروه هنری سفیران هنر به سرپرستی صادق کاظمی نیا می باشد دارای واحدهای مختلف که توسط خود هنرمندان این روستا مدیریت می شود.
wiki: خالده
پیشنهاد کاربران
این اسم من است خالده ۱۳۸۲ به دنیا چشم گشوده ام این اسم را مادرم بر روی من گذاشته است من کشور من افغانستان است اما در ایران متولد شده ام وقتی به مدرسه میرفتم اسمم را مسخره میکردن و وقتی به خانه می آمدم به مادرم میگفتم این چه اسمی است که برای من گذاشتی و من از گفتن این اسم خجالت میکشیدم مادرم گفت مهم نیست مردم چه میگویند یا چه فکر میکنند مهم این است که خودتت این اسم را دوس داشته باشی و خودت به این اسم احترام بگذاری و در قلب خود دوستش داشته باشی پس دوستان عزیز به این اسم احترام بگذارید و دوستش داشته باشید و از وقتی که معنی خالده را فهمیدم بیشتر از این اسم خوشم آمد پس طرز فکر خود را تغییر دهید و اسم. کسی را مسخره نکنید لطفا
معنای نامتان جاودانگی و بهشتی بودن است. ابدی بودن و این بزرگترین آرزوهاست.
منبع اعتماد به نفس، درونی است و در درونِ انسان است و تایید و رد آن توسط هر مرجعِ بیرونی، بی تاثیر است.
اعتماد به نفس مثل ستون فقرات است که بدن را قائم نگه می دارد. اگر بدن بدون ستون فقرات میخاست بایستد، باید از بیرون داربست کشی میشد. چنین بدنی وارفته است. اعتماد به نفس هم باید درونی و از جنس ستون فقرات باشد و نه بیرونی و داربستی.
نه از هو کردنشان، خشمگین باش و نه با هورا کشدنشان خرسند!
خلد آشیان باشید
منبع اعتماد به نفس، درونی است و در درونِ انسان است و تایید و رد آن توسط هر مرجعِ بیرونی، بی تاثیر است.
اعتماد به نفس مثل ستون فقرات است که بدن را قائم نگه می دارد. اگر بدن بدون ستون فقرات میخاست بایستد، باید از بیرون داربست کشی میشد. چنین بدنی وارفته است. اعتماد به نفس هم باید درونی و از جنس ستون فقرات باشد و نه بیرونی و داربستی.
نه از هو کردنشان، خشمگین باش و نه با هورا کشدنشان خرسند!
خلد آشیان باشید
اسم منم خالده هست تو بچگی خجالت می کشیدم از اسمم اما الان واقعا عاشق اسمم شدم که بابام همچین اسمی برام انتخاب کرده
کلمات دیگر: